پوشاک سهم بزرگی در هویت فرهنگی هر ملت دارد. در نتیجه ما تصمیم گرفتیم تا با بررسی عکسهای به جای مانده از گذشتگان، تحول پوشاک در ایران را به تصویر کشیده و تحلیل کنیم.
ورود دوربین عکاسی به ایران
نخستین دستگاههای عکاسی به درخواست محمد شاه قاجار از کشورهای روسیه و انگلیس به دربار ایران وارد شد. در آذر ۱۲۲۱ه.ش نخستین عکسبرداری در ایران انجام شد. عکس ها اسناد تاریخی بی نظیری هستند که میتوانند راوی نوع پوشش و لباس های افراد عادی جامعه و درباریان باشند.
عکاسان ایرانی در سالهای اولیه پیدایش این هنر در ایران دست به کار شدند و به تصویربرداری جنبههای گوناگون زندگی مردم در دوران قاجار پرداختند. در این عکسها طبقات مختلف اجتماع حضور مشخص دارند.
آلبوم سلطنتی
یادداشتها و مدارک برجای مانده در کاخ گلستان، حاکی از آن است که ناصرالدین شاه با ظهور فیلم و چاپ عکس آشنا بوده و از طرفی دستخط وی با عبارت معروف «خودمان انداختیم» نشان از فعالیت عکاسی او دارد. موضوع اغلب این تصاویر شاهان، زنان حرمسرا، وقایع روزمره در کاخ سلطنتی و چهره برخی رجال درباری است. این تصاویر درآلبومها قرارداده شد و درآلبومخانه سلطنتی در کاخ گلستان گرد آمد. وجود این عکسها، از جمله دلایل محبوبیت و بر سر زبان افتادن مد قاجار است.
در دوران پهلوی نیز، ورود همهجانبه فنون و تجهیزات غربی به ایران باعث پیشرفت عکاسی و گسترش فعالیت مطبوعات شد؛ در نتیجه عکس به عنصری مهم و تأثیرگذار تبدیل شد. با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عکاسی مطبوعاتی دچار رکود شد و در حاشیه قرار گرفت. عکسهای دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی بیشتر جنبه تبلیغاتی و رسمی داشتند.
ما با مرور این عکسها، سیر پیشرفت البسه در ایران معاصر، از اواخر قاجار تا اواخر پهلوی را بررسی کردهایم.
پوشاک مردان در اواخر حکومت قاجار
پوشاک تن: پیراهن، ارخالق، قبا، کمرچین، کلیجه، جبه و پوستین
- مردان ایرانی پیراهن سفید آستین بلند تا زیر نشیمنگاه بر تن میکردند. جنس پیراهن ثروتمندان ابریشم بود. این پیراهن دو دکمه در قسمت جلو یا روی شانه چپ داشت و عموماً یقهاش بسته بود.
- آیتم دیگر، لباسی کاملاً چسبان و بدون یقه به نام ارخالق بود که طول آستینش تا مچ میرسید و سر آستین آن دکمههای فلزی کوچکی داشت. ارخالق روی پیراهن پوشیده میشد. طول این لباس، مرتبه اشخاص را مشخص میکرد. ارخالق مربوط به مطربها که در جایگاه اجتماعی پایینتری در زمان خود بودند، در کوتاهترین حالت ممکن بود. نظامیها و مستخدمان دربار، ارخالقی تا بالای زانو میپوشیدند و اشخاصی متشخص از قبیل روحانیون، دکترها و تجار ارخالقهای بلندی تا پایین پایشان داشتند.
- قبا و کمرچین را روی ارخالق بر تن میکردند. قبا تا روی زانو میرسید وکمرچین کتی مخصوص بود که نوع آن بستگی به فصل یا موقعیت اجتماعی داشت. این لباس در قسمت پیش باز بود و جیب بغلی جهت قرار دادن ساعت زنجیردار، پول و مُهر داشت.
- کلیجه نیمتنهی بندی بود که دامن آن روی پا میافتاد و کمرش چسبان بود. کلیجه (یا کُت) روی کمرچین پوشیده میشد.
- جبه نیز لباس مخصوص کارکنان عالی رتبه، مثل وزراء، قضات و دکترها بود. دارای یقه و آستین گشادی بود و قسمت اضافه سرآستین، چینهای زیبایی داشت.
- پوستین، روپوش زمستانی عصر قاجار از پوست گوسفندان تهیه میشد. معمولا کسبه و افراد قشر متوسط جامعه مانند روستائیان و مستخدمان، از این لباس پوستی (نیم تنه) استفاده میکردند.
شلوار
- در اواخر قاجار، افراد درباری یا نظامیان شلوارهای چسبان طرح اروپایی را ترجیح میدادند اما باقی شلوارها، گشاد و جنس ابریشم یا پنبه رنگی بودند.
اکسسوری: کلاه، کفش، شال و کمربند
- کلاهی که ایرانیان به عنوان رسم ملی بر سر میگذاردند در دوره قاجاریه مرسوم شده است. پیش از آن، عمامه مرسوم بود. در آن زمان اگر کسی استطاعت خریدن کلاه را نداشت، سرخود را با دستمال و شال میپوشاند؛ زیرا به سر نگذاشتن کلاه نوعی بیحرمتی بود. ایرانیها همچنین، زیر کلاه عرقچینی بر سر میگذاشتند.
- در آن زمان، مردم دمپاییهایی از چرم ساغری با نوکهای برگشته به پا میکردند که پاشنههایی بلند و مخروطی داشت. کفش مردان ساده و بدون هر نوع چفت و بند بود. روحانیون کفش مخصوص بخود با پاشنههای چوبی به نام نعلین داشتند. چکمه و پوتین نیز مخصوص سوارکاران بود.
- یکی از علائم مشخصه نظامیان و مستخدمین عالی رتبه دولتی، کمربند چرمی بود. همچنین مردان از اقشار مختلف جامعه، عادت به بستن شال به دور کمر داشتند. میرزایان، ادباء و اهل قلم، قلمدان و کاغذ جهت نوشتن را در پرشال خویش قرار میدادند و برای اوباش، این شال محل قرار دادن چاقو بود.
عبا و عمامه
- عبا روپوش گشاد و بلند پشمی یا نخی مخصوص مسافران، روحانیون یا سوارکاران بود.
عمامه نیز سربند پارچهای معمولا سفید به طول چند متر بود که روحانیون عموما به سر میگذاشتند.
پوشاک زنان در اواخر حکومت قاجار
سفرهای فراوان به اروپا از دوره ناصرالدین شاه شروع میشود و این سفرها نقش موثری در تغییر فرهنگ ایران بازی میکنند؛ زیرا پادشاهان تصور میکردند دلیل پیشرفت اروپا، ظاهر مردم است؛ بنابراین سعی میکنند آن ظاهر را در ایران پیاده کند.
آنچه سند و مدرک برایمان به جا مانده، بیشتر مربوط به درباریان است؛ البته زنان قاجار در آن زمان الگوی تمام زنان جامعه بودند. سبک پوشاک زنان دربار، بعد از مدّتی میان مردم عادی هم رایج میشد. زنان در دوره قاجار، مذهبی محسوب میشدند و پایبند شرعیات بودند. زنان عادی، عموما چادر سر میکنند؛ امّا علاوه بر مذهب، وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه هم تعیین کننده پوشاک بوده است. پوشش زنان قاجاری از چند جزء تشکیل شده است.
پوشاک تن: پیراهن و ارخالق
- پیراهن زنان با پارچه نازک دوخته میشد و در ابتدای پادشاهی قاجاریان، تزیینات بیشتری داشت.
- ارخالق پوشش بالاتنه نیمتنهای که آستینهایی چسبان و سردستی مثلثشکل داشت.
شلوار و دامن
- شلیته (تُنبان) که معمولا بلند و ضخیم بود و پف زیادی داشت.
- چاقچور شلوار گشاد و چینداری بوده که زنان هنگام بیرون آمدن از خانه میپوشیدند.
- ناصرالدین شاه با دیدن باله روسی دستور میدهد دامنهایی شبیه بالرینها برای زنان دربار دوخته شود. خیاطان هم سعی میکنند شلیته زنان را شبیه به دامن بالرینها کنند! پوشیدن ارخالق با این دامن، تا حدودی باعث نمایان شدن تناقضی آشکار در پوشش زنان میشد. این تغییری است که در نگارگری دیده نمیشود اما در عکسها میتوان دید.
پوشش سر
- زنان ایرانی از سالها قبلتر چادر را به شکلهای مختلف استفاده میکردند، اما در دوره قاجار شکل سادهتری به خودش گرفت و فقط دور آن نواردوزی میشد.
- روبنده پوشش دیگری بود که هنگام بیرون رفتن از منزل استفاده میشد و معمولا با یک پارچه کتانی دوخته میشد. افرادی که چادر داشتند معمولا روبنده هم میزدند و چهرهشان کاملا پوشیده بود.
کفش
- کفشهای زنان ساغری نوک برگشته بود و بر روی آنها مرواریددوزی انجام میشد. جنس آنها مخمل بود و با جورابهای سفید آنها را میپوشیدند.
سیر تحول پوشاک در دوران پهلوی
پس از به قدرت رسیدن رضاخان، پوشش مردم تغییرات بسیاری کرد. رضاخان پس از سفر به ترکیه، دستور داد تا تمام مردان و زنان ایرانی به سبک اروپایی لباس بپوشند. سرانجام، در سال ۱۳۱۴، رضا شاه حجاب را لغو کرد، شاه به همراه همسر و دخترانش در مراسم فارغالتحصیلی مدرسه دانشسرای مقدمانی ظاهر شد. به کلیه پرسنل نظامی و مملکتی دستور داده شد تا با همسرانشان (بدون حجاب) در مراسم حضور پیدا کنند. جامعه سنتی ایران، برای ممنوعیت ناگهانی موضوع مهمی مانند حجاب، اصلا آماده نبود.
خانواده رضاشاه در روز کشف حجاب
در طول دوران سلطنت محمد رضا شاه پهلوی، بسیاری از زنان دوباره حجاب داشتند؛ اما با روابط نزدیکتر با جهان خارج، زنان جوان به طور فعال مد روز غربی را دنبال میکردند. در این امتداد، با توسعه برنامههای تلویزیونی، مدگرایی در دهه ۷۰ به اوج خود رسید. بسیاری از بازیگران و خوانندگان مشهور مانند گوگوش به نمادهای مد در جامعه تبدیل شدند.
پوشاک مردان در دوران پهلوی
در سال ۱۳۰۷ کابینه تصمیم گرفت که همه مردان ایرانی لباس یکنواخت به سبک غربی بپوشند. پوشاک بیرونی مانند شال، کلاه و کتوشلوار مرسوم غربی. همچنین کفشهای سنتی ایرانی همانند گیوه، جای خود را به کفشهای کالج و آکسفورد غربی دادند. همه کارمندان دولت و همچنین پسربچههای مدرسهای باید کلاههای تخم مرغی یا استوانهای شکل به سر میکردند. فقط روحانیت و معلمان حوزههای علمیه مذهبی از این فرمان معاف بودند. در سال ۱۳۱۴، یک حکم کابینه، پوشیدن این کلاه را برای همه مردان ایرانی اجباری کرد، و در نتیجه این کلاه جایگزین کلاه پهلوی شد.
پوشاک زنان در دوران پهلوی
پس از دستور کشف حجاب در ایران، زنان به دو دسته تقسیم شدند. برخی از آنها گروههای مذهبی بودند که بیحجابی را عار میدانستند و گروهی دیگر با این موضوع مشکلی نداشتند و موهای خود را با کلاه میپوشاندند. به همین دلیل استفاده از کلاه در میان زنان دوره پهلوی باب شد. در سه یا چهار سال آخر سلطنت رضا شاه، در ملاءعام میشد زنانی را مشاهده کرد که لباسهای بلند و ساده، جوراب ساق بلند نازک، دامن کوتاه و بلند با کت، کفش پاشنه بلند و کلاههای پشمی دارند. با این حال، در بعضی از روستاها و شهرهای کوچک زنان همچنان پوشاک سنتی خود را به تن میکردند.
در دوران پهلوی دوم، بیشتر زنان از پیراهنهایی که تا زانو بلندی داشت استفاده میکردند. در این دوره اکثر خانمها بدون کلاه و روسری تردد میکردند. زنانی که از چادر استفاده میکردند نیز معمولا چادرهای رنگی با طرحهای گلدار میپوشیدند.
منبع: مدولادن
دیدگاه شما