نکاتی درباره طراحی لباس فیلم سینمایی سرخپوست که نمی‌دانید!

فیلم سینمایی سرخپوست، ساخته نیما جاویدی، کارگردان جوان و آتیه‌دار سینمای ایران است که در سال ۱۳۹۸ اکران شد. نیما جاویدی که در کارنامه خود، فیلم متوسط «ملبورن» را دارد، اینبار فیلمی ساخته که تقریبا تمامی عناصر مهم فیلمسازی در آن رعایت شده و حتی تحسین منتقدان سختگیری مثل فراستی را نیز برانگیخته است. طراحی لباس این فیلم سینمایی یکی از امتیازات آن محسوب می‌شود که قصد داریم در این مطلب، نکاتی را در این مورد بیان کنیم.

مطالب مرتبط:

بررسی طراحی لباس سریال دل؛ پدیده‌ای که اصلا در سریال وجود ندارد!

درباره طراحی لباس سریال ایرانی هم‌گناه

بررسی لباس‌های جذاب شخصیت رز در فیلم سینمایی تایتانیک

آنچه باید درباره طراحی لباس شخصیت‌های فیلم سینمایی «زنان کوچک» ۲۰۲۰ بدانید!

لباس سرگرد

سرگرد جاهد، یک نظامی ایت که به‌زودی ترفیع می‌گیرد. این ترفیع نیز دلیلی جز جدیت در کار ندارد. سرگرد در ابتدای فیلم مصرانه به‌دنبال پیدا کردن احمد سرخپوست است، اما هرچه فیلم جلوتر می‌رود، متوجه می‌شویم که با در آوردن لباس نظامی‌اش، کمی مسیر فکری او عوض شده و کم‌کم دچار دگرگونی می‌شود (درآوردن لباس کاری، یکی از نمادهای دگرگونی شخصیت در این فیلم است).

لباس مددکار

این قضیه برای مددکار هم پیش می‌آید؛ وقتی که پس از کمی صمیمیت با سرگرد و پس از اینکه به او می‌گوید «شما اونقدرها هم که مددکارها میگن، بداخلاق نیستین»، کت رویی خود را درمی‌آورد. این را می‌توان نمادی از نزدیک شدن شخصیت‌ها به‌هم تصور کرد. ازطرفی رنگ لباس مددکار هم ترکیبی از رنگ سفید و سبز یشمی روشن است؛ نمادی از مهربانی و آرامش؛ و وقتی که کت را درمی‌آورد، بخش سفید لباسش بیشتر نمایان می‌شود.

تغییر لباس سرگرد

ازطرف دیگر در نیمه پایانی فیلم، سرگرد هنگام بیرون رفتن از زندان، لباسش را به‌طور کلی عوض می‌کند و کت‌وشلوار می‌پوشد. در جایی از فیلم هم سرگرد به مددکار می‌گوید: «هروقت لباسم رو عوض می‌کنم، بابام بهم میگه تازه آدم شدی». یکی از دلایل تغییر لباس سرگرد را که همان نماد تکامل سیر شخصیتی کاراکتر اوست، می‌توان ممدکار درنظر گرفت. انگار که سرگرد دربرابر دوست داشتن مددکار بی‌دفاع می‌شود.

لباس دختر احمد سرخپوست

لباس همسر و دختر احمد سرخپوست، لباس‌های محلی است، اما رنگ لباس دختربچه، ترکیبی است از کهربایی و قرمز. رنگ قرمز معانی متعددی دارد، اما شاید بتوان لباس قرمز رنگ تن دختربچه‌ای  راکه سگرد جاهد برای پیدا کردن احمد سرخپوست با او بدرفتاری می‌کند و بعدا پشیمان می‌شود، به مفهوم تولد دوباره که در شرق نماد قرمز است، ارتباط داد. سرگرد پس از رفتارش با دختربچه در سلول می‌نشیند و سپس در سلول بسته می‌شود، ترس بر او غالب می‌شود و سپس به‌سختی از آنجا خارج می‌شود. قرمز به‌نوعی نماد عناصر متضاد نیز هست؛ عشق و تنفر، فداکاری و خشم و… شاید سرگرد دچار نوعی تضاد درونی با خودش شده است. ازطرفی رنگ کهربایی ترکیبی از رنگ نارنجی و زرد است، یعنی سیر تبدیل از زردی که نماد بی‌اعتمادی، احتیاط و منطق است، به رنگ قرمز که درموردش صحبت کردیم.