در هفتههای مد امسال، یکی از جذابترین اتفاقها، منصوب شدن مدیرهای خلاقیت جدید در رأس خانههای بزرگ مد بود. در دورهای که هالهی برندها و میراث تاریخی آنها اهمیت بالایی دارد، انتقال قدرت خلاقیت از نسلی به نسل دیگر همیشه ریسک دارد، اما این ریسک اکنون به فرصتی تبدیل شده است تا خانههای مد بتوانند خود را دوباره رمزگشایی کنند و مخاطبان جدیدی را جذب نمایند.

طراحان جدید نه لزوماً برای کنار زدن نامهای بزرگ آمدهاند، بلکه برای بازنگری، تصحیح و افزودن بُعد تازهای به آنچه پیش از آن وجود داشته است، رهبری تیم طراحی برندهای لوکس را برعهده گرفتهاند. در این مقاله به هفت مورد از این انتقالهای مدیرهای خلاق و اولین کالکشنهایشان میپردازیم که نظرات مثبت منتقدان و متخصصان مد را در جلب کردهاند. با چیبپوشم همراه باشید.
متیو بلیزی – شنل

متیو بلیزی پس از انتخاب بهعنوان مدیر هنری «شنل»، اولین کالکشن خود را برای فصل بهار/تابستان ۲۰۲۶ رونمایی کرد؛ کالکشنی که زبان جدیدی برای شنل بود، جایی که نمادهای کلاسیک مانند توئید، روبان و مروارید حفظ شدند اما با روشهایی نرمتر، غیرمتعارفتر و کمتر نمادین، بازتعریف شدند. نقدها بر این تأکید دارند که بلیزی تلاش کرده است شنل را از تصویر همیشگیاش فراتر ببرد و طرحهایی را ارائه دهد که زنان واقعاً تمایل دارند در زندگی روزمره به تن کنند.

لوئی تروتر – بوتگاونتا

لوئی تروتر، اولین مجموعهی خود را به عنوان مدیر خلاق «بوتگاونتا» در هفته مد میلان به نمایش گذاشت و در آن، میان میراث این برند با تمرکز بر چرم و تکنیک بافت اینترچیاتو و زبان طراحی زنانهی خود، تعادل برقرار کرد. او در کالکشنش به شکلی ظریف به بازتعریف کلاسیکها پرداخت، از کتهای چرمی با جزئیات گرهخورده گرفته تا ترکیب متریالها و لایهبندیهایی که از ساختار کلاسیک عبور میکنند.

جاناتان اندرسون – دیور

در اولین ارائهی کالکشن لباس زنانهاش برای «دیور» در پاریس، جاناتان اندرسون کدهای نمادین این خانهی مد مانند ژاکت بار (Bar jacket) را با شیوهای آزادتر و دگرگون شده بازخوانی کرد. این کالکشن نه یک بیانیهی کامل بلکه مقدمهای مفهومی بر دورهی او در دیور تلقی شد.

پیرپائولو پیچیولی – بلنسیاگا

پیرپائولو پیچیولی با اولین کالکشن خود در «بلنسیاگا» که با عنوان «ضربان قلب» (The Heartbeat) معرفی شد، تلاش کرد تا هویت سابق برند را بازگرداند اما با دستخطی شخصیتر: او ترکیبی از لباسهای بلند با رنگهای زنده، ژاکتهای مینیمال چرمی و برشهای نرم که مرز بین استایل خیابانی و لوکس را کمرنگ میکردند، پیش کشید. این مجموعه تحسینی برای میراث بلنسیاگا بود، در عین آنکه زمینهای روشن برای مسیر جدید طراحی این برند فراهم کرد.

دمنا – گوچی

ورود دمنا به «گوچی» با کالکشنی به نام «La Famiglia» همراه بود، نمایشی چندوجهی که به جای یک نمایش سنتی، با یک فیلم کوتاه به کارگردانی اسپایک جونز معرفی شد. دمنا در این کالکشن نمادهای شناختهشدهی گوچی (لوگوها، ترکیب سبک مردانه و زنانه، جزئیات تزئینی) را با زبان طراحی شخصی خود، تضادها و بازی با هویتها تلفیق کرد. بسیاری این کالکشن را بیشتر یک پیشنمایش از کالکشنهای آینده دانستند.

جک مککالوف و لازارو هرناندز – لووه

پس از جدایی جاناتان اندرسون، «لووه» به تیم طراحی دونفره جک مککالوف و لازارو هرناندز سپرده شد. در اولین کالکشن آنها برای لووه، تمرکز روی ساختار، خطوط تمیز و کاربردیتر کردن امضای لووه بود؛ چرم همچنان مرکز توجه بود اما در فرمهایی منعطفتر و با طراحیهایی که زبان لووه را به دنیای واقعیت نزدیکتر میکرد.

گلن مارتنز – مزون مارجیلا

گلن مارتنز در اولین کالکشن خود برای «مزون مارجیلا» با دقتی بالا به بازسازی ارزشهای بنیادین برند پرداخت؛ اجرا در همان محلی برگزار شد که یکی از نمایشهای تاریخی مارجیلا را دههها پیش در آن برگزار کرده بودند. او از پوشش چهره، ماسک، ترکیب مواد غیرمعمول، فرمهای بازسازیشده و تضاد میان نمای آشفته و ساختارمند بهره برد تا هم به میراث مارجیلا وفادار باشد و هم زبان شخصی خود را برجسته کند. این کالکشن به عنوان نقطه شروعی جسورانه برای دورهی جدید مارجیلا تلقی شد.



دیدگاه شما