لباسهای پاره، وصله دار، سوراخ و نخ نما شده با قیمتهایی گزاف در ویترین شیک ترین فروشگاههای شهر، این صحنهای است که حتما شما هم با آن مواجه شدهاید اما بهتر است به جای خندیدن به این مدلها فلسفه آنها را بدانیم. این سبک طراحی چه معنایی دارد و چه فلسفهای پشت آن نهفته است؟ وابی سابی کلمهای است که این مفهوم مد را توضیح میدهد. این مطلب را بخوانید تا بدانید وابی سابی چیست؟
وابی سابی از کلماتی است که برای توضیح یک مفهوم هنری خاص ابداع شده و به کار میرود. بر اساس افسانههای ژاپنی، مردی جوان به نام سن نو ریکیو به دنبال یادگیری مجموعهای از سنتها به نام راه چای بود. او خدمت استاد چای تاکینو جو رفت که از او خواست تا باغ را سر و سامان دهد. ریکیو خرابیها را به کناری زد و باغ را مرتب کرده و در نهایت گیاهان چای را هرس کرد. پیش از آن که نتیجه کار خود را به استاد نشان دهد، به صورت تصادفی درخت گیلاسی را تکان داد و چند شکوفه از آن بر زمین ریخت. مردم ژاپن از آن زمان ریکیو را به عنوان مردی مورد احترام قرار میدهند که عمق زیبایی را درک کرد که بعدها به وابی سابی مشهور شد. وابی سابی را در واضح ترین معنی میتوان به مفهوم هنری ژاپنی در یافتن زیبایی در نقص و ژرفای طبیعت، در پذیرش چرخه طبیعی رشد، تباهی و مرگ دانست. نگاهی ساده، کند و بی واسطه که زیبایی را ورای هر چیزی قرار میدهد. وابی سابی یعنی بازار روز، نه فروشگاههای لوکس، یعنی چوبهای قدیمی نه روکش لعاب دیده، این نگاه ترک خوردگیها و فرسودگیها را میستاید، هر آن چیزی که نشانی از زمان و مرور آن داشته باشد. وابی سابی به ما میآموزد که همه چیز روی این کره خاکی، حتی جهان مادی اطراف ما، گذرا و در روند بازگشت به خاکی است که ما همه از آن آمدهایم.
دایستز سوزوکی، از پیشگامان جهان بینی وابی سابی و از اولین کسانی که این مفهوم را به زبان انگلیسی تشریح کرد، آن را تکریم زیبایی شناسانه فقر میداند اما در نگاه او فقر به معنی نیاز وحشتناک مالی که ما میشناسیم، نیست. از نظر آنها فقر یعنی برداشتن بار سنگین نگرانیهای مالی از زندگی خودمان. وابی از ریشه وا در ژاپنی گرفته شده است که به معنی صلح، هارمونی و توازن است. استاد جو او، در قرن شانزدهم میلادی که دوران چای کاری در ژاپن بود، وابی را کسی تعریف میکند که هیچگاه ناراضی نمیشود حتی زمانی که هیچ جایی برای کاشت چای ندارد.
اما مفهوم وابی سابی چگونه به حیطه مد راه یافت؟ چند هنرمند شاخص در آغاز دهه هشتاد میلادی با نمایش مد برند Comme des Garcons در پاریس انقلابی در مد پدید آوردند. کاواکوبو و یاماموتو با به نمایش درآوردن طرحهای عجیب و غیرمعمول خود مفهوم لباسهای مدرن را به چالش کشیدند. نمایش لباسهای مندرس، لایه لایه، با رنگ سیاه و ظاهر غمگین و برشهای نامتقارن به صورت حرکتی توهین آمیز به چشم حاضران جلوه کرد. اما یاماموتو عنوان کرد که هدف وی از نمایش این لباسها این بوده که بیان کند لباسهای قدیمی مانند دوستانی هستند که هرگز نمیخواهیم رهایشان کنیم. او درصدد بود تصاویر عکاس آلمانی آگوست سندر را در زمان جنگ جهانی دوم بازسازی کند. در این تصاویر صدها شخص ناشناس در لباسهای کار و ظاهر کثیف و ژنده مانند ارواح و سایههای در زمان ثبت شدهاند و لباسهای آنها بیانگر نوع زندگی آنهاست. در کارهای یاماموتو خاطره نقش مهمی دارد. او معتقد است لباس به مرور زمان با روح فرد یکی میشود و یک حس وجودی و متحد با فرد به وجود میآورد. رنگ سیاه در کارهای یاماموتو برخلاف نظر عموم به معنای ترس و ناامیدی نیست بلکه ظاهری بدون فرم و تک جنسیتی ایجاد میکند که برگرفته از زیبایی شناسی فقر است.
مطالب مرتبط:
دیدگاه شما