تحریریه چی بپوشم در
1,973

پنج راز مهم از لباس‌هایی در دل جنگ؛ «زندگی زیباست» و یک طراحی لباس خارق‌العاده

پنج راز مهم از لباس‌هایی در دل جنگ؛ «زندگی زیباست» و یک طراحی لباس خارق‌العاده

در میانه‌ی روزهایی که صدای جنگ، خواب شهر را به هم می‌ریزد و جهان رنگ آرامش را فراموش کرده، گاهی یک فیلم می‌تواند مرهمی باشد بر زخم‌های روزگار. «زندگی زیباست» نه تنها روایتی دل‌انگیز از مهر و پدرانگی در دل تاریکی‌ست، بلکه اثری‌ست که حتی در خاموش‌ترین نماهایش، از طریق طراحی لباس‌ها، حرف می‌زند.

single_content ad banner
single_content ad banner

راز لباس‌ها در زندگی زیباست

این فیلم، استعاره‌ای لطیف است از انسانی که در دل جهنم، لبخند را بر لب نگاه می‌دارد و زیبایی را در ساده‌ترین اجزاء زندگی جست‌وجو می‌کند. در این یادداشت، به سراغ پنج راز نهفته در استایل شخصیت‌های این فیلم می‌رویم؛ نکاتی که شاید کمتر کسی هنگام تماشای این شاهکار متوجه آن شده باشد.

۱. لباس‌های گوئیدو؛ کمدی‌ای برگرفته از چاپلین

راز لباس‌ها در زندگی زیباست

گوئیدو در نیمه‌ی نخست فیلم، بیش از آنکه شبیه قهرمانی تراژیک باشد، شمایل دلقکی شاد است؛ کت‌وشلواری گشاد، کلاهی کوچک و حرکاتی اغراق‌آمیز که همگی به دقت طراحی شده‌اند تا به چارلی چاپلین ادای دین کنند. این استایل، نه‌فقط نشانی از طنز که لایه‌ای عمیق از شخصیت او را آشکار می‌سازد: مردی که در تاریکی، با فانوس شوخی و عشق راه می‌رود.

راز لباس‌ها در زندگی زیباست

۲. دورا؛ عبور از اشرافیت به سادگیِ عشق

لباس‌های دورا در ابتدا، بیانگر زنی‌ست از طبقه‌ی بالای اجتماع: یقه‌های بسته، رنگ‌های محجوب، دامن‌های منظم و پارچه‌های باکیفیت. اما در لحظه‌ای که از جشن اشرافی فرار می‌کند و دل به گوئیدو می‌سپارد، لباسی ساده‌تر به تن دارد؛ گویی با هر قدم، از ساحت تجمل فاصله می‌گیرد و به آغوش زندگی ساده‌تری پناه می‌برد؛ زیستنی که در آن عشق، مهم‌ترین زیور زن است.

راز لباس‌ها در زندگی زیباست

۳. اردوگاه؛ جایی که رنگ‌ها خاموش می‌شوند

در نیمه‌ی دوم فیلم، همه چیز خاکستری می‌شود. لباس‌ها یک‌شکل، بدون فرم، بی‌روح و یکنواخت‌ هستند. این تصمیم طراحی لباس، آگاهانه صورت گرفته تا مخاطب، فقدان هویت و فردیت را لمس کند. خاکستری، رنگ مرزهاست؛ نه امید سفید دارد و نه خشم سیاه. گویی شخصیت‌ها در منطقه‌ی بی‌هویتی سرگردان‌ شده‌اند؛ جایی میان انسان بودن و ماشین جنگ شدن.

راز لباس‌ها در زندگی زیباست

۴. کلاه گوئیدو؛ کمدی‌ای در دل کابوس

در بیشتر سکانس‌ها، حتی در اردوگاه، گوئیدو کلاه کوچک همیشگی‌اش را بر سر دارد. این جزئیات ساده، یادگاری از روزهای روشن‌تر است؛ نماد مردی که حاضر نیست در برابر تاریکی تمام‌قد تسلیم شود. کلاه او، بی‌صدا فریاد می‌زند: «من هنوز همان مردِ عاشق‌پیشه‌ام، حتی اگر دیوارها از سیم‌خاردار ساخته شده باشند.»

راز لباس‌ها در زندگی زیباست

۵. لباس‌های کودکانه جاشوا؛ آخرین سنگرِ بی‌گناهی

در اردوگاه، بر خلاف واقعیت تاریخی، پسر کوچک گوئیدو لباس کودکانه‌اش را حفظ می‌کند. این تصمیم، آن‌قدر شاعرانه است که مخاطب را تکان می‌دهد. کودک، هنوز باید کودک بماند. لباس او نمادی‌ست از محافظتِ پدرانه‌ای که می‌خواهد فرزندش را از زشتی دنیا پنهان کند. او تا پایان، باور می‌کند که موقعیت آن‌ها یک بازی‌ست، نه قتلگاه.

راز لباس‌ها در زندگی زیباست



دیدگاه شما