«شبگرد» از آن دسته فیلمهایی است که کارگردانی قابل توجهی دارد و به خوبی از پس اجرای فیلمنامهای متفاوت برآمده است.
به گزارش فیلمنت نیوز، در سینمای ایران که فیلمهایش عموما ژانر محور نبوده و اغلب ترکیبی از چند ژانر به حساب میآیند مواجه شدن با آثاری که هوشمندانه و در عین حال بازیگوشانه از قواعد ژانر پیروی میکنند، غیرمنتظره به نظر میرسد برای مثال هم میتوان به نوآر اشاره کرد که پشتوانهای لاغر و نحیف در سینمای ایران داشته و تنها به چند فیلم محدود میشود. فرزاد موتمن یکی از معدود فیلمسازانی است که هم به نوآر علاقمند بوده و هم بازیگوشیهایی از جنس یک فیلمساز جوان را دارد. او پس از ساخت فیلم «سراسر شب» که چندان هم دیده نشد، این بار در فیلم «شبگرد» به سینمای نوآر رجوع کرده و فیلمی متفاوت را ساخته است. «شبگرد» پس از اکرانی ناموفق در سینماهای کشور، توسط پلتفرم فیلمنت اکران آنلاین شده و میتواند دوستداران این شکل از سینما را به سمت خود بکشاند.
فیلمنامه این فیلم شکلی کاملا غیر خطی دارد و با یک حادثه آغاز میشود؛ جایی که اتومبیل قدیمی پسری جوان پس از تصادف با یک سگ در بزرگراه متوقف شده و طی سلسله ماجراهایی پای پلیس هم به ماجرا باز میشود. تیتراژ فیلم هم که برگرفته از کمیک استریپ است، نوعی ادای دین به تارانتینو و فیلمسازان محبوب او محسوب میشود. امیرحسین دواتگر در مقام نویسنده فیلمنامه، چند خرده داستان را در کنار هم قرار داده که به شکلی ظریف به یکدیگر پیوند میخورند. داستان هاییکوتاه و مینیمال که نویسنده تعمدا روی هیچیک از آنها تمرکز نکرده و تنها دست به روایت میزند. قصههایی که گاه بسیار تکاندهنده و هولناک بوده و روی آسفالت داغ خیابانهای تهران و تنها در یک شب رخ می دهند؛ از داستان پسری جوان که در شب عروسی دوست خود جلوی خانه معشوق از کفرفته سر درآورده و سپس وارد خانه زنی میانسال میشود. دواتگر در گفتگوی کوتاه بین پدر و پسر، اطلاعات خوبی به تماشاگر بابت پسر داده تا در ادامه به ویرانیاش برسد. اساسا یکی از موتیفهای «شبگرد»، خرابی و از کارافتادگی است که شکلهای مختلفی از آن را در طول فیلم میبینیم. برای مثال هم میتوان به خرابی اتومبیلها و روشن نشدنشان اشاره کرد؛ موتیفی که به شخصیتهای مختلف فیلم نیز تسری پیدا کرده و جهان ترسناکی را ترسیم میکند.
ثمین یکی از شخصیتهای کلیدی فیلم است که شکل غلوشدهای از یک نسل را داشته و همراه مادرش روزگار بهم ریختهای دارد. ثمین از آن جهت مهم است که روی کنش پسر جوان اول فیلم تاثیر مستقیم داشته و قصه را جلو میبرد. در کنار او، شخصیتهای مکمل دیگری هم حضور دارند که بخشی از آنها مستقیما از دل آثار فرزاد موتمن و بازیگوشیهای سینماییاش بیرون میآیند برای مثال میتوان به دو دختر تیغ زن اشاره کرد که یک فصل درخشان بامزه با ایده سرقت مسلحانه را رقم زدهاند. همین طور پسر جوان کارگردانی که برای پیدا کردن حامی مالی به هر دری زده و سر آخر قهرمان فیلم خود را به کله پز تبدیل میکند! در یک سوم پایانی، دواتگر به خوبی قصه خود را جمع کرده و سرنوشت شخصیتهای خود را به یکدیگر گره میزند.
«شبگرد» از آن دسته فیلمهایی است که کارگردانی قابل توجهی دارد و به خوبی از پس اجرای فیلمنامهای متفاوت برآمده است. موتمن از شب به عنوان یکی از عناصر کلاسیک فیلم نوآر در فیلم خود بهره گرفته و آن را به یکی از شخصیتهای فیلم خود تبدیل کرده است. در عین حال ریزهکاریهایی هم به خرج داده که برای تماشاگر علاقمند جدی سینما جذابیتهای بسیار دارد. استفاده از تم قطعه هتل کالیفرنیا که به عنوان زنگ گوشیهای همراه شخصیتها شنیده میشود، یکی از آنها است که بازیگوشانه در جای جای فیلم شنیده میشود. ادامه پیدا کردن فیلم پس از پایانبندی و تاکید بر این که ماجرا همچنان ادامه دارد، ایده بامزهای است که موتمن به بهترین شکل آن را اجرا کرده است. او در انتخاب بازیگران فیلم خود نیز عالی عمل کرده و طیف متنوعی را گرد هم آورده است: از یاسر جعفری، روشنک گرامی و امیرحسین فتحی تا مهشید افشارزاده، احسان امانی و امیر آقایی، به ویژه افشارزاده که پس از مدتها غیبت از بازیگری، حضوری تاثیرگذار در فیلم دارد.
محمد جلیلوند منتقد سینما
دیدگاه شما