بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سپتامبر سال ۱۹۴۵، تحولات بسیار زیادی در کشورهای جنگزده اتفاق افتاد که تحول در صنعت مد و فشن یکی از آنهاست. در این مطلب از منومد میخواهیم به بررسی مد و فشن در دهه ۵۰ میلادی بپردازیم.
مورخان مد، اولین سالهای بعد از جنگ جهانی دوم را بهعنوان «دوره تحول» در نظر میگیرند. در این دوره تحولات مد تا یک دهه ادامه داشت و سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ را شامل میشود. بعد از آن عناصر مهم مد در دهه ۱۹۵۰ ثبت شد و تا امروز نیز ماندگاری خود را دارند.
اگر بخواهیم مفصلتر در مورد تحولات صحبت کنیم، باید بگوییم که بعد از پایان دوران سخت جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورها در تلاش بودند که دوباره سرپا بایستند. مردان یونیفرمهای جنگی خود را کنار میگذاشتند و از اینکه دیگر میتوانستند لباس عادی بپوشند خرسند بودند. زنان هم دیگر مجبور نبودند لباس کار اجباری خود را بپوشند. شمار زیادی از زنان دوست داشتند مانند سابق خانهدار باشند و هرلباسی که دوست دارند بپوشند. به همین دلیل طراحان صنعت مد درصدد برآمدند تا پوشاک مردم را مطابق نیاز روز برآورده کنند. اما در این بین، فقط دو سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته بود که دو اتفاق مهم تاریخ صنعت مد را متحول کرد:
طراحی مجموعه تاریخساز New Look بهوسیله کریستیندیور
در ماه فوریه سال ۱۹۴۷،کریستین دیور اولین طراحی بود که در اوج کمبود پارچه، با ارائه مجموعه جدید خود موجب ایجاد یک تحول بزرگ در تاریخ صنعت مد بعد از جنگ جهانی دوم شد. معروفترین لباسهای مجموعه او شامل نوعی کتودامن خاص برای بانوان بود. مدل کتها به گونهای بود که در قسمت کمر بهطور کامل تنگ میشد و دامن تکمیل کننده لباس هم که بلندی آن به پایینتر از زانو میرسید، چیندار و پلیسهای بود.دیور نام این مجموعه خود را کرولا نامید. (کرولا در زبان فرانسوی به معنی گلبرگهای یک گل زیباست)
لازم به ذکر است که در این مجموعه دیور بعد از چندین سال جیرهبندی پارچه، برای اولین بار مقدار قابل توجهی از پارچههای فاخر را برای لباسهای خود استفاده کرد که یک اقدام جسورانه بود و توجه صنعت مد را به خود معطوف کرد. اما در مقابل بسیاری معتقد بودند که استفاده از این مقدار پارچه در این دوران درست نیست و کریستین دیور یک اشتباه بزرگ مرتکب شده است. حتی بسیاری از زنان برای خرید قطعات مقاومت میکردند اما در نهایت با شروع دهه ۱۹۵۰، این مقاوت بهمرور کاهش یافت و در نهایت مجموعه خبرساز دیور توانست جایگاه خود را در صنعت لباسهای روز و شب زنانه تثبیت کند. این سبک از دیور همچنین تا نزدیک ده سال در صنعت مد پیشرو بود و طرفداران زیادی داشت.
پینوشت: از آنجایی که مردم چندین سال با جیرهبندی غذا، لباس و پوشاک مجبور به زندگی بودند، حتی بعد از پایان جنگ و از بین رفتن جیرهبندی بازهم تا مدتها در استرس و نگرانی زندگی میکردند. دلیل اعتراض به مجموعه کریستین دیور نیز همین موضوع بود.
لباس عروسی پرنسس الیزابت (ملکه فقید بریتانیا)
باوجود سهمیهبندی پارچه بعد از پایان جنگ جهانی دوم، لباس عروسی ملکه الیزابت نیز یکی از نمادهای مهم تحول در تاریخ مد است. این لباس بهوسیله طراح دربار، نورمن هارتنل طراحی شده بود. جنس لباس از ابریشم چینی بود که دنباله آن ۴ متر طول داشت و روی آن طرحهای ستاره دیده میشد. طراح، مدل لباس را از نقاشی پریماورا الهام گرفته بود. این لباس با کریستال و ۱۰۰۰۰ دانه مروارید وارداتی از ایالات متحده تزئین شد.
همچنین یک تاج از جنس الماس نیز ضمیمه لباس بود. برای اینکه خانههای مد مدل لباس را کپی نکنند، خاندان سلطنتی این لباس را تا روز عروسی مخفی نگه داشتند و فقط یک روز قبل از عروسی، لباس به قصر منتقل شد. از آنجایی که موارد ذکر شده زمینههای تحول مد در دهه ۱۹۵۰ را به وجود آوردند لازم بود آنها را بررسی کنیم. اکنون میتوانیم مد دهه مد نظر را باهم بررسی کنیم.
بررسی مد و فشن در دهه ۵۰ میلادی
زمانی که فیلمها و عکسهای مربوط به دهه مذکور را نگاه میکنیم، متوجه میشویم که هیجان، نوآوری و تنوع در تمامی ابعاد پیشتاز است. اما اساسیترین ویژگیهای مد در این دهه زرقوبرق، زنانگی و مردانگی، راحتی و آزادی در انتخاب است همچنین مد دهه ۵۰ میلادی به اندازهای پرطرفدار است که طراحان مد تا همین امروز از المانهای آن الهام میگیرند. عوامل بسیار زیادی بر روند صنعت مد در این دهه تاثیر داشت که شامل موارد زیر است.
عوامل تاثیرگذار بر مد دهه ۵۰ میلادی
بهبود شرایط اقتصادی
در دهه ۱۹۵۰، دستاوردهای اقتصادی موجب شد تا میزان مصرفکنندگان در جوامع افزایش یابد و این امکان را در خانوادهها ایجاد کرد که فقط با درآمد یک نفر، کل اعضا در آسایش زندگی کنند و از آنجایی که مردم دیگر از زندگی در شرایط سخت خسته شده بودند، با کمال میل روند جدید جامعه خود را پذیرفتند.
همانطور که گفتیم از آنجایی که زنان در دوران جنگ مجبور بودند در کارخانهها و مشاغل سخت کار کنند، خانهداری و گرایش به آن به یک ایدهآل برای برخی زنان آن زمان تبدیل شده بود. حتی در تلویزیون و مجلات نیز تبلیغات و برنامهها زنان خانهدار را در یک زندگی به قول خودمان لاکچری و لوکس بهتصویر میکشیدند.
امکان افزایش تولید پارچه
همچنین تنوع جغرافیایی بهمعنای وجود سبکهای بیشتر برای انتخاب بود چون جیرهبندی پارچه در بسیاری از کشورهای جنگزده به پایان رسیده بود و امکان استفاده نامحدود از پارچهها برای طراحان لباس فراهم بود. علاوهبر این، امکان تولید پارچههای مصنوعی نیز در این روند تاثیر داشت.
رسانهها
درطول تاریخ، رسانه یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر صنعت مد است. حتی بهنوعی میتوان گفت که مد از رسانه شروع میشود. برای مثال ستارههای سینما و آژانسهای مدلینگ با تبلیغ مدروز دوره جدید مد را به مردم معرفی میکنند. در دهه ۱۹۵۰ نیز رسانهها و تلویزیون با تبلیغات جدید و متنوع خود بازهم یک تحول بهوجود آوردند. اما برای توضیح دقیقتر سه مورد مهم را بررسی میکنیم:
سینما
در دهه ۱۹۵۰، فیلمهای روی پرده اجزای کامل مدروز را به کمک بازیگران معروف به مردم معرفی میکردند. برای مثال، لباس، پوشاک، اکسسوری و حتی مدل مو نیز از این قاعده مستثنی نبود.
موسیقی
هنرمندان موسیقی راکاندرول تاثیر بسزایی در مد دهه مذکور داشتند. برای مثال، سبک Teddy Boy از اوایل این دهه تا اواسط دهه بعد که به مد روز تبدیل شد، برگرفته از سبک لباس هنرمندان موسیقی راکاندرول بود. این سبک در اصل سبک شیکپوشان دوره ادوارد بود. از آنجایی که بعد از جنگ جهانی دوم، پاریس بهعنوان پایتخت مد در نظر گرفته شده بود، جوانان و نوجوانان با معرفی مجدد این نوع پوشش میخواستند توجه صنعت مد را به کشور انگلستان معطوف کنند تا مد از کشور انگلستان آغاز شود اما این تلاش در اوایل دهه بعد به سرانجام رسید. نام تدی بوی در دوره ادوارد برای اشاره به اعضای ارتش یک سرزمین بهکار گرفته میشد. ازاینرو روزنامه دیلی در ۲۳ سپتامبر سال ۱۹۵۳، این نام را به Teddy کاهش داد.
تلویزیون
برنامهها و تبلیغات تلویزیون نیز علاوهبر معرفی سبک جدید زندگی، شرایط ایدهآل زنان و مردان را در جامعه به تصویر میکشد که بسیار مورد توجه قرار میگرفت. برای مثال خانهداری شغل ایدهآل زنان جامعه دهه ۵۰ بود و این شغل با جذابترین حالت ممکن در تلویزیون تبلیغ میشد.
بررسی ویژگی لباسهای زنانه و مردانه در دهه ۵۰ میلادی
در سالهای آغازین دهه، یک شکاف گسترده بین لباس مردان و زنان وجود داشت. یعنی لباسها از نظر جنسیت بهطور کامل دارای مرزبندی بود و تفاوت جنسیتی، مهمترین تفاوت بین لباسهای زنانه و مردانه بود. اما در حالت کلی سبک مد در این دهه از بسیاری جهات در نوع خود بینظیر بود. برای مثال، لباسهای رنگارنگ در تمام انواع و اقسام طراحی و تولید میشد و گزینههای متنوعی برای انتخاب لباس وجود داشت. به نوعی میتوانیم بگوییم که مردم آزادی بعد از جنگ را با پوشیدن رنگهای مختلف جشن میگرفتند.
البته این موضوع تا نیمه اول دهه قابل بررسی است. چون از آغاز نیمه دوم تا سالهای پایانی دهه، این مرزبندی به مرور کمرنگتر شد.؛ تا جایی که زنان نیز به پوشیدن شلوار روی آوردند. در حالی که تا قبل از آن زنان با شلوار دیده نمیشدند و این لباس فقط مختص مردان بود. حتی در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۰، لباسهایی باعنوان لباسهای بدون جنسیت نیز ظاهر شدند و در مدت زمان کم در بین مردم به محبوبیت زیادی رسیدند. بعد از رنگ، چاپ طرحهای مختلف روی پارچه حرف اول را میزدند. خطوط راهراه افقی و عمودی، اشکال هندسی، المانهای طبیعت، مانند گلهای وحشی از محبوبترین پارچههای دهه مذکور بودند.
بررسی ابعاد مد و فشن زنانه در دهه ۵۰ میلادی
بخش اول: لباسها
لباسها و پیراهنهای کمربنددار
از آنجایی که سیلویت پرطرفدار دهه ۵۰، شکل طبیعی نداشت و موجب میشد قسمت کمر باریکتر دیده شود، لباسهای کمربنددار استایل روز زنانه بود. این لباس ممکن بود یک پیراهن باشد، یک دست کتودامن و یا یک ژاکت پشمی.
انواع بلیزها
بلیزها نیز بخش مهمی از استایل مدروز دهه ۵۰ بهشمار میروند. همانطور که گفتیم پوشیدن انواع بلیزها اعم از آستیندار ساده، بدون آستین یا آستین کوتاه که زنان عموما آنها را با دامن و کمربند ست میکردند، یک استایل مدروز بود.
دامن مدادی و دامن چیندار
ست کردن این نوع دامنها با سیلوئتهای کریستین دیور یک ترکیب جذاب برای زنان دهه ۵۰ بود. البته دامن مدادی یک استایل رسمی محسوب میشد و بیشتر زنان ترکیب کتهای کمرباریک را با دامنهای مدادی در مراسمهای رسمی ترجیح میدادند اما دامن چیندار هم محبوبیت خود را داشت.
شلوار
در مد معاصر، شلوار پوشیدن زنان در دوران جنگ جهانی دوم آغاز شد. زنانی که در کارخانهها مشغول به کار بودند برای اینکه راحتتر کار کنند شلوار میپوشیدند. همین موجب شد که نوع جدیدی از آزادی و راحتی را کشف کنند. اما از آنجایی که این لباس یادآور دوران سخت جنگ برای اکثر زنان بود، در نیمه اول دهه ۵۰ چندان مایل به پوشیدن آن نبودند. تا اینکه انواع شلوارها مانند شلوارهای کاپری در رسانه و سینما به مردم معرفی شد. زنان دهه ۵۰ پوشیدن شلوار را بیشتر برای موقعیتهای غیررسمی مانند رفتن به مرکز شهر، خرید و یا دیدارهای دوستانه خارج از خانه مناسب میدانستند.
بخش دوم: پوشاک و اکسسوری
کلاه و دستکش
یکی از محبوبترین ضمیمه برای لباسهای رسمی زنان در دهه ۵۰، پوشیدن کلاه بود. کلاههای کوچک و مینیمال که در ترکیب با مجموعه محبوب کریستین دیور هارمونی جذابی ایجاد میکرد. این کلاهها اغلب با مدل لباس متناسب بوده و بیشتر در رنگهای پاستلی در دسترس عموم قرار میگرفت. همچنبن زنان خوش استایل هرگز بدون پوشیدن دستکش از خانه بیرون نمیرفتند. این دستکشها انواع مختلفی داشتند، برخی از آنها بسیار بلند بود و تا روی آرنج میٰرسید و ضمیمه لباسهای مجلسی بود. برخی دیگر نیز کوتاه بود و روی مچ دست قرار میگرفت که هم برای استفاده روزانه و هم برای مجالس رسمی مناسب بود.
کفش
کفشهای پاشنه بلند مناسب مراسمهای رسمی و حتی پاشنه متوسط و ورزشی نیز برای پوشیدن در موقعیتهای مربوطه برای مردم در دسترس بود. کفشهای ورزشی که زنان آن را با جورابهای کوتاه به نام بابی میپوشیدند، بیشتر بین نسل جوان محبوبیت داشتند و هنگام رفتن به پیادهروی یا انجام ورزش پوشیده میشدند.
عینک دودی
همانطور که میدانید، عینک همیشه تکمیلکننده استایل بوده و هست. عینکهای دودی در دهه ۵۰ در سبکهای جدیدی مانند چشم گربهای مدروز بودند که در رنگهای بسیار متنوع در دسترس مردم قرار میگرفت.
جواهرات و زیورآلات
جواهراتی که اکنون با عنوان کلاسیک از آنها یاد میکنیم، بیشتر مدروز دهه ۵۰ بودند. جواهراتی که با الماس و مروارید تزیین میشدند و قشر مرفه جامعه توان خرید آنها را داشتند. جالب است بدانید که در دهه ۵۰، سادهترین و ظریفترین نوع زیورآلات درکنار پر زرق و برقترین آنها نیز همچنان پرطرفدار بودند.
بخش سوم: استایل موها و میکاپ صورت
نحوه آرایش صورت در دهه ۵۰ میلادی، از نمادینترین آرایشهای تاریخ معاصر بهشمار میروند. اگر دقیقتر بررسی کنیم، ابروها فقط کمی مرتب میشدند تا قوسشان بیشتر به چشم بخورد. آرایش چشمها در مقایسه با دهههای قبل کمی سبکتر بود. استفاده چند لایهای از ریمل و استفاده نهچندان چشمگیر از خط چشم، در حالی که خطوط مایل به سمت بالا و نزدیک پلک بود، محبوبترین آرایش چشم در دهه ۵۰ بهشمار میرفت.
رژگونه صورتی پاستیلی روی گونهها اعمال میشد و برای اینکه استخوانهای گونه برجستهتر نمایان شوند، از امتداد نوک بینی فراتر نمیرفت. در حالت کلی هدف از آرایش در این دهه، افزایش زیبایی طبیعی زنان بود.
زمانی که نوبت به رژلب میرسید، تیره بودن یا نبودن آن به انتخاب فرد بستگی داشت. اما اگر میخواستند مانند ستارگان محبوب از رژ لب استفاده کنند، میبایست به سراغ رنگهای تیره میرفتند. در مورد شاخصترین ویژگی استایل موها در دهه ۵۰ میلادی باید بگوییم که بیشتر موهای حالتدار ترند بودند. اگر هم کسی موهایش حالتدار نبود به روشهای مختلف سعی میکرد تا به موهایش حالت بدهد. همچنین بیشتر موهای کوتاه مد بود.
بررسی لباسهای ترند زنانه در مد و فشن دهه ۵۰ میلادی
ترکیب ژاکت پشمی + بلیز + دامن پودل + کفش آکسفورد
این ترکیب به سرعت میان زنان جوان به محبوبیت رسید. بدیهی است که آنها زمانی پارچه پشمی میپوشیدند که هوا سرد میشد. در مورد بلیز همیشه آزادی انتخاب وجود داشت اما میبایست که رنگ لباسها با هم هارمونی داشته باشند. دامنهای پودل در اصل یک دامن بزرگ و گشاد بود که روی آن عکس یک سگ پشمالو چاپ میشد. البته بعدها طرحهای دیگری نیز روی این دامنها چاپ شد. در نهایت جورابهای سفید مچی یا کرمی و کفشهای آکسفورد تکمیلکننده این استایل محبوب بودند.
شلوار فاق بلند + انواع بلیزها + کفش تخت ساده
زنان این ترکیب را هنگام حضور در موقعیتهای غیر رسمی مانند یک دیدار دوستانه و یا دورهمی خودمانی و یا پیادهروی انتخاب میکردند. همچنین نسبت به میزان غیررسمی بودن موقعیت و در صورن بلند بودن آستین لباسشان، ممکن بود آستینها را بالا بزنند و یک کمربند نیز ضمیمه شلوار خود داشته باشند.
پیراهن گینگهام + کفش پاشنه متوسط
این لباس را از گذشته تاکنون همیشه با پارچههای چاپی میدوزند، در دهه ۵۰نیز چنین بود و محبوبیت بسیار زیادی داشت همچنین از قسمت بالاتنه تا قسمت کمر تنگ بود و بعد تا پایینتر از زانوها حالت گشادی داشت.
شلوار کوتاه + انواع بلیز+ کفش تخت
این استایل با آدری هپبورن معرفی شد و بین زنان جوان محبوبیت داشت. قد شلوار تا وسط ساق پا میرسید و قسمت انتهایی آن به سمت بیرون تا میشد. البته در صورت کاپری بودن لوار دیگر به تا شدن احتیاج نبود. بلیز متناسب با این استایل، انواع بلیزهای آستین کوتاه و یقه باز بود. این استایل در نهایت با یک جفت کفش تخت از هر نوع تکمیل میشد. همچنین به موهای کوتاه و سشوارشده به سمت بیرون هم میتوانیم اشاره کنیم.
استایل زنان خانهدار
ظاهر زنان خانهدار در دهه ۵۰ بسیار محبوب بود. آنها معمولا لباس یک تکه با دامن پر میپوشیدند. قسمت یقه لباس در حد خط گردن مشخص بود و اگر لباسشان دکمه داشت، بهطور معمول آنها را نیز کامل میبستند. هنگامی که قصد پختوپز یا نظافت داشتند، یک پیشبند میبستند. در نهایت موهای خود را هم جمع میکردند.
معرفی فشنآیکونهای زن در دهه ۵۰ میلادی
مرلین مونرو
مرلین یکی از تاثیرگذارترین و محبوبترین فشن آیکونهای تاریخ صنعت مد بود که با لباسها و استایلش تا همین امروز نیز مورد بحث است. اکثر لباسهای او هم در انظار عمومی و هم در فیلمهایش تاثیر شگرفی بر صنعت مد داشتند. مرلین نماد جذابیت و زنانگی در مد دهه ۵۰ است.
آدری هپبورن
چهره عروسکی و نچرال آدری هپبورن به همراه استایل ظریف، ساده و در عین حال دلنشین او موجب شد تا به یکی از فشن آیکونهای موفق دوران خود تبدیل شود. او با زیبایی و ظرافتش هنوز هم مورد تحسین و تمجید قرار میگیرد و بسیار محبوب است.
سوفیا لورن
او یکی از الهام بخشترین فشن آیکونهای دهه ۵۰ بود که با سبک خاصش در انتخاب لباس، آرایش صورت و استایل موهایش بسیار تاثیرگذار و پرطرفدار بود.
گریس کلی
استایلهای کلاسیک گریس کلی در انظار و فیلمهایی مانند «پنجره عقبی» آلفرد هیچکاک و ترکیب این استایل با زیبایی نچرال موجب شد تا به شدت مورد توجه قرار بگیرد. همچنین کیف نمادین برند هرمس که برای گریس طراحی شده بود، استایل او را بهعنوان یک فشن آیکون به مخاطب معرفی کرد.
دوریس دی
بازیگر و خواننده معروف دهه ۵۰ بود که با لباسهای غیررسمیاش در فیلمها و مجلات مد موردتوجه صنعت مد و مردم قرار گرفت و به محبوبیت رسید.
الیزابت تیلور
بازیگر چشم بنفش محبوب که از کودکی فعالیت هنری خود را آغاز کرده بود و در دهه ۵۰ با بازی در نقشهای بزرگسال چهره جدیدی از خود نشان داد و با استایل لباس، موها و بهخصوص رنگ چشمهایش که رنگدانههایی نزدیک به رنگ بنفش داشت به محبوبیت رسید.
بررسی ابعاد مد و فشن مردانه در دهه ۵۰ میلادی
بخش اول:لباسها
کتوشلوار
همانطور که در مورد مد زنانه بررسی کردیم، مد مردانه نیز با آغاز دهه ۵۰ میلادی با تغییرات زیادی همراه بود. با اینکه مردان نیز در پوشیدن لباس به آزاد عمل رسیده بودند، اما همچنان لباسهای ساده میپوشیدند. برای مثال آنها میتوانستند انواع و اقسام کتوشلوارها را در رنگهای مختلف و در موقعیتهای متفاوت بپوشند. اما بهطور معمول زمانی که سرکار نبودند، کتوشلوار رسمی نمیپوشیدند. بیشتر ترجیح میدادند کتوشلوارهایی که را بپوشند که در زمان جنگ رایج بود. اما این امر چندان طول نکشید چون ترکیب کتوشلوار و پیراهن همراه جلیقه محبوبیت خود را به مرور از دست داد. همچنین کتوشلوار Zoot نیز از مد افتاد.
کتوشلوار کژوال
مردها در این دهه بیشتر به کتوشلوارهای کژوال روی آوردند. برای مثال یک سبک از کتوشلوار موجود بود که مردان آن را برای مراسمهای غیررسمی میپوشیدند که مدل آن کمی متفاوت از کتوشلوارهای رسمی بود. این لباسها که Ivy League نام داشتند. از نظر اندازه بزرگتر و گشادتر بودند و با شلوارهایی ست میشدند که چیندار نباشد.
لباسهای کژوال
لباسهای غیر رسمی دیگر شامل شلوارهای مخملی،پیراهنهای دکمهدار به رنگهای خردلی، آبی روشن، خرمایی، سبز زمردی و شرابی بود. همچنین لباسهای مردانه با چاپهای چهارخانهای درشت و ریز در رنگهای مختلف، چاپ راهراه افقی و عمودی در دسترس بودند. همچنین میتوانیم در مورد این طیف از لباسها به موارد زیر نیز اشاره کنیم:
ـ پیراهن بولینگ: این سبک از پیراهن که در رنگها و سبکهای مختلف در دسترس بود، در دهه ۵۰ بین نسل جوان به محبوبیت زیادی رسید.
ـ پیراهنهای پولو: مردان این لباسها را در تمام فصول سال میپوشیدند جنس پنبه و کتان سبک را برای فصول گرم انتخاب میکردند و اغلب آستینهایشان را بالا میزدند. همچنین دکمهها را تا آخر نمیبستند.
ـ تیشرت گریزر: این سبک از تیشرت در جامعه امروز نیز محبوب است. تیشرتهایی که یقهشان شکل عدد فارسی و حرف وی انگلیسی است. در دهه ۵۰ مردان این تیشرتها را با شلوارهای جین و پارچهای تنگ ست میکردند.
انواع شلوارها
شلوارهای رایج در مد دهه ۵۰ با هر رنگ و جنس در دسترس بودند. هدف از پوشیدن شلوارها ایجاد یک استایل متضاد بود به این معنی که اغلب مردان شلوارهای راسته پارچهای با کتهای اسپرت را باهم ست میکردند. همچنین هدف برخی مردان از پوشیدن لباسهای متضاد این بود که نمیخواستند در موقعیتهای غیر رسمی هم اجزای لباسهای خود را باهم ست کنند. بهطورمعمول جنس این شلوارها از گاباردین، ابریشم مصنوعی، پنبه و پشم بود.
شلوارجینهایی که مردان در دهه ۵۰ میپوشیدند برگرفته از شلوارهای الویس پریسلی خواننده راکاندرول محبوب وقت بود. او پاچه شلوارهایش را تا میزد و هواداران او نیز همین کار را میکردند. لازم به ذکر است که این انتخاب در میان مردانی رایج بود که میخواستند به استایل رسمی اعتراض کنند تا هر لباسی که دوست دارند بپوشند.
بخش دوم: پوشاک و اکسسوری
کفش
کفشهای آکسفورد برای استفاده مردان نیز موجود بود. این کفشها از آن جهت که با هر لباسی ست میشدند بین مردان محبوبیت داشتند. از دیگر کفشهای محبوب میتوانیم به کفشهای کتانی نیز اشاره کنیم.
کلاه
در دهه ۱۹۵۰، مردان زمانی که سر کار میرفتند و یا میخواستند معامله تجاری انجام دهند کلاه میپوشیدند. همچنین انواع کلاهها را در فصل تابستان و با لباسهای فانتزی خود نیز ست میکردند.
سه نوع کلاه بسیار محبوب در دهه ۵۰ میلادی، کلاه پاناما، کلاه سطلی شکل و کلاه مناسب پیادهروی بود که لبه آن مایل به طرفین بود. در اواخر دهه نیز روی برخی کلاهها نوار نازکی از جنس چرم یا نمد دوخته میشد.
اکسسوری
در مورد اکسسوری، مردان از کراوات، پاپیون، عینک، ساعتهای مچی و جیبی استفاده میکردند. مدل اکسسوریها هم بسیار ساده بودند.
بخش سوم: استایل موها
مدل موهای الویس پریسلی، یکی از محبوبترین مدلموها در دهه مذکور بود. موهای او در حالت عادی بسیار پرپشت و حجیم بود و در اکثر مواقع او تکهای از موهایش را با ژل به سمت چپ یا راست حالت میداد. همچنین گهگاه او تکهای از موهایش را روی پیشانیاش میریخت. البته بازهم بهطور حالتدار و آغشته به ژل. این نوع مدل مو بین مردان و جوانان همسنوسال الویس پریسلی بسیار پرطرفدار بود. و به همین دلیل هم مردان در دهه ۵۰ میلادی موهای خود را تا حدی بلند نگه میداشتند. قسمت جلوی موهایشان را هم به طورمعمول یا به طرفین یا به سمت بالا شانه میزدند تا مطابق مدروز باشند. همچنین علاقهای به ریش و تهریش نداشتند و همیشه موهای صورت خود را اصلاح میکردند.
بررسی لباسهای ترند مردانه در مد و فشن دهه ۵۰ میلادی
پیراهن رنگی + شلوار + کت اسپورت
این سبک در اوایل دهه ۵۰ ترند بود و بهطور معمول مردان رنگ یک ته از لباس را خنثی و دیگری را رنگی انتخاب میکردند که یک حالت تعادل در رنگ لباسها ایجاد شود. برای مثال همیشه رنگ شلوار خنثی بود پیراهن را با رنگهای روشن میپوشیدند. رنگ کت نیز خنثی بود.
پیراهن هاوایی + شلوارک
از کژوالترین استایلهای ترند در دهه ۵۰ ترکیب پیراهن هاوایی با شلوارکهایی بود که قدشان تا روی زانوها میرسید. ممکن بود با این ترکبی کفشهای تخت بپوشند و یا یک جفت صندل ساده انتخاب کنند.
پیراهن بولینگ + شلوارچهارخانه
با اینکه مردان در ابتدا پیراهنهای بولینگ را با انواع شلوارهای ساده ست میکردند اما بهمرور میل به استایلهای کژوال موجب شد تا مردان پیراهن بولینگ را با شلوارهای چاپی نیز ست کنند. با اینکه این اجزا بهطور کامل باهم متضاد بودند اما با این حال به محبوبیت رسید.
استایل راکابیلی
یک جنبش موسیقایی بسیار محبوب بود اما زمانی که صنعت مد نیز با آن همراه شد، محبوبیت جنبش افزایش یافت. لباسهای استایل راکابیلی شامل یک پیراهن دکمهدار سفید، یک شلوار مشکی گشاد، یک کت به سبک تاکسیدو با رنگهای روشن و در نهایت کفشهای براق آکسفورد با یک عینک آفتابی مدروز بود که شکل کلی این استایل را تشکیل میداد.
معرفی فشن آیکونهای مرد در دهه ۵۰ میلادی
الویس پریسلی
او یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان موسیقی راکاندرول بود و آلبومهایش تا سالها رکوردفروش جهانی را داشتند ازاینرو بسیار پرطرفدار بود و علاوهبر موسیقی با استایلش نیز بسیار مورد توجه قرار میگرفت. به زبان سادهتر، الویس پریسلی یک فشن ایکون بود و استایلش تاثیر زیادی بر پوشش مردان دهه ۵۰ میلادی داشت.
مارلون براندو
او قطعا از هنرمندان یکهتاز سینما بود. زمانی که فیلمهایش در اواسط دهه ۵۰ اکران شد، لباسها و استایلهایش تغییرات زیادی بر صنعت مد و طراحان مد داشت. برای مثال استایل او در فیلم دربارانداز موجب شد زمینههای مد بدون جنسیت ظاهر شود. همچنین ترکیب لباس زیر پیراهنی با شلوارلی او یک مسیر جدید در پوشش مردان ایجاد کرد.
جیمز دین
این استایل کژوال و ساده جیمز دین بود که همراه بازیگری توجه برانگیزش موجب شد تا بهعنوان یک فشن آیکون در اواسط دهه ۵۰ به شهرت برسد. یک دست شلوار جین تنگ با تیشرت ساده و یا پیراهن چهارخانه با ژاکتهای زیپدار چرمی، جیمز دین را به صدر توجهات هدایت کرد.
برترین طراحان مد و فشن در دهه ۵۰ میلادی
کریستین دیور
او طراح لباس و موسس برند معروف کریستین دیور بود که در مورد مجموعه تاریخساز او در ابتدای مقاله صحبت کردیم
هاربرت د ژیوانشی
طراح و موسس برند معروف ژیوانشی بود. لباسهایی که ژیوانشی در دهه مذکور طراحی میکرد، نه خیلی تنگ و نه خیلی گشاد بودند. اما با این وجود ساختار یافته و پرطرفدار بودند. او لباسهایی را طراحی کرد که مردم میتوانستند بدون در نظر گرفتن تطابق، آنها را با هر قطعهای که دوست دارند ست کنند. همچنین او طراح لباس آدری هپبورن نیز بود.
بالنسیاگا
کریستوبل بالنسیاگا یک طراح لباس اسپانیایی بود که در پاریس اقامت داشت. از مهمترین اقدامات او طراحی لباسهای اسلش و گشاد بود که در اعتراض به استایل تنگ و سیلویتهای نامنظم ارائه شد. او در سال ۱۹۵۳، یک کت به نام کت بادکنکی طراحی و معرفی کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
هاردی امیز
او که در ابتدا فقط یک خیاط بود، بعد از گذراندن دورههای آومزش خیاطی، لباسهای ملکه الیزابت را برای حضور او در کانادا در سال ۱۹۵۰ طراحی کرد. همچنین یک سالن مد برای کسانی که به طراحیهای او علاقمند بودند، افتتاح کرد.
نورمن هانتل
طراح لباس عروسی ملکه الیزابت که در ابتدای مقاله در مورد او صحبت کردیم. او چندین سال به عنوان طراح لباس دربار، لباسهای مهمی را طراحی کرد وبهطور معمول از موزهها الهام میگرفت.
ویلیام بیل تراویلا
او طراح پربحثترین لباسهای مرلین مونرو و طراج لباس شخصی او بود. سبک تراویلا ایجاد چینهای دستی در پارچهها بود. او این کار را متبحرانه و زیبا انجام میداد. برخی از لباسهایی که او برای مریلین مونرو طراحی کرد تا امروز نیز یکهتاز صنعت مد دهه ۵۰ میلادی هستند.
سخن پایانی
بررسی مد و فشن در دهه ۵۰ میلادی از این نظر که یک سرآغاز جدید برای صنعت مد بعد از جنگ جهانی دوم است اهمیت زیادی دارد. ما در این مطلب سعی داشتیم که جزئیترین ابعاد مربوط به مد دهه مذکور را بررسی کنیم. لطفا نظرات خود را در قسمت دیدگاهها با ما در میان بگذارید.
منبع: منومد
دیدگاه شما