نیما شعباننژاد، بهعنوان میزبان مسابقهی آشپزی «شفرونی»، فراتر از نقش صرفِ هدایت برنامه، از استایلهایش بهعنوان ابزاری روایتگر استفاده میکند. در هر قسمت از این برنامه که به آشپزی یک کشور اختصاص دارد، شعباننژاد عناصری از فرهنگ پوششیِ آن سرزمین را در لباسی کاربردی و برنامهپسند وارد میکند تا پیام فرهنگی و بصری آن ملت را همراه با طعمها منتقل کند. در ادامه به هر یک از آیتمهایی که او در قسمتهای مختلف برنامه بر تن کرده است، اشاره میکنیم.

آشپزی هند

در قسمت اختصاصی آشپزی هندی، نیما از شلواری استفاده کرد که در طراحی و برش خود، به لنگی یا پامپا و البته به الگوهای رایج جنوب آسیا ارجاع داشت. این شلوارِ راحت و آزاد، پوشش مردم هند را یادآور شد و در فضای آشپزی، هم خوانایی عملکردی (آزاد بودن حرکت) داشت و هم نشانهای از پیوند با سنت محلی.
لباسهای هندی بهویژه در جنوب هند، به رنگهای روشن و شاد گرایش دارند و نیما در این قسمت با انتخاب پالتِ رنگی شاد و لایهبندی پارچهها، آن سرزندگی فرهنگی را که در مراسمها و جشنهای جنوب هند دیده میشود، بازسازی کرد.
گلِ زرد که نیما بهعنوان سنجاق سینه روی یقه کتش نصب کرده بود، در فرهنگ هندی نماد جشن، پاکی و شادی است و زرد غالباً در اعیاد و مناسبتهای مذهبی و اجتماعی بهعنوان رنگ نیروبخش و مبارک شناخته میشود. همچنین گردنبندی با آویزِ فلفل قرمز که او گاه بهعنوان اکسسوری گردن میپوشد، اشارهای به آیینهای عام جنوب آسیا دارد که از فلفل و نمادهای قرمز برای دفعِ چشمزخم و بیمهای بد استفاده میکنند.
آشپزی مکزیک

برای قسمت مکزیک، نیما شلواری با الهام از شلوار سنتی «چارّو» (Charro) انتخاب کرد: شلواری تنگ و آراسته که در حاشیه کناری، معمولاً با دکمهها یا تزئینات فلزی (بوتونادورا) مزین میشود و نمادی از تاریخ سوارکاری، جشنها و هویتِ ملی مکزیک است.
این شلوار نمادی از احترام نمایشی بود و میزبان با پوشیدن نسخهای اقتباسی اما محترمانه از پوشش بومی، فضایی ایجاد کرد که شرکتکنندگان و بینندگان احساس اتصال فرهنگی کنند و نه تقلید سطحی.
آشپزی ژاپن

در قسمت آشپزی ژاپن، نیما شلواری با طراحی برگرفته از «هاکاما» انتخاب کرد. هاکاما یک نوع شلوار دامنمانند و پیلیدار است که ریشههای تاریخی در پوشش اشراف و ساموراییها دارد و حامل نمادها و آدابی نیز هست: خطوط و چینها گاه به فضایلِ اخلاقی مرتبط دانسته میشوند. اقتباس از هاکاما در استایل شعباننژاد، حس وقار، تقارن و پیوند با فلسفهی تاریخی ژاپن را به ارمغان آورد.
نیما در این قسمت از پالت رنگیِ قرمز و مشکی بهره برد. در فرهنگ بصری و سنتی ژاپن، این دو رنگ بارِ نمادین بسیار قوی دارند. قرمز میتواند نشانهی زندگی، انرژی و محافظت باشد و مشکی معمولاً القاگرِ وقار و حتی جنبههایی از مرگ و پایان است. ترکیب این دو رنگ را میتوان بهعنوان تجسم تعادل بین نیروهای متقابل، زندگی و مرگ یا روشنی و تاریکی دانست.
برای تأکید بر ریشهی سامورایی و حس تاریخی، نیما از یک سنجاقسینه با فرم کوچک شمشیرِ ساموراییها (کاتانا) استفاده کرد که بهعنوان نمادی از شرافت، مسئولیت و کد اخلاقی جنگجویان گذشته عمل مینمود. این آیتم در برنامهای مرتبط با آشپزی، نقشِ یک اشاره فرهنگی را بازی میکرد و نه نمادی از خشونت.



دیدگاه شما