تحریریه چی بپوشم در
7,270

بلای بزرگی که بعد از دوناتلا بر سر برند مشهور ورساچه آمد!

بلای بزرگی که بعد از دوناتلا بر سر برند مشهور ورساچه آمد!

اولین کالکشن برند «ورساچه» با طراحی داریو ویتاله ارائه شد و سر و صدای زیادی را در دنیای مد و فشن به راه انداخت. پیش از هر چیز، جایگاه اولین کالکشنِ ویتاله برای ورساچه، اهمیت نمادین دارد: او نخستین کسی است که پس از دوران طولانی طراحی‌های خاندان ورساچه (جیانی و سپس دوناتلا)، سرپرستی خلاق برند را به عهده گرفته است. برای هر طراح جدیدی که در چنین موقعیتی گمارده می‌شود، یک پرسش اساسی وجود دارد: چگونه می‌توان تعهد به میراث برند را حفظ کرد و در عین حال زبان بصری جدیدی ارائه داد که هم نشان‌دهنده‌ی هویت شخص خود طراح باشد و هم بتواند برند را به جلو ببرد؟

single_content ad banner
single_content ad banner

کالکشن جدید ورساچه

کالکشنی که با الهام از استایل‌های دهه ۸۰ و بازگشت به عناصر شاخصِ ژیانی ورساچه طراحی شده، در عین حال مورد مقایسه با دوره‌ی دوناتلا هم قرار گرفته است. بسیاری از منتقدان و دوستداران فشن گفته‌اند که ویتاله نسبت به دوره‌ی درخشان و رنگارنگ دوناتلا که زرق و برق و جلیقه‌ها و پوشش‌های جسورانه را به نمادی از هویت ورساچه تبدیل کرده بود، خاموش‌تر عمل کرده است. در ادامه، به بررسی دقیق کالکشن اول ویتاله از منظر عناصر بصری، انتظارات برند، مقایسه با جیانی و دوناتلا و نقاط قوت آن می‌پردازیم.

الهام از دهه ۸۰ و بازگشت به ریشه‌ها

ویتاله در این مجموعه به شکل آشکار به آرشیو ورساچه‌ی دهه‌ی ۸۰ بازگشته است. او از برش‌های اغراق‌آمیز، رنگ‌های اشباع، چاپ‌های گرافیکی و تضادهای نوری، همان‌هایی که در دوران اوج جیانی دیده می‌شد، بهره گرفته است.

کالکشن جدید ورساچه

برخی عناصر متمایز در این کالکشن عبارت‌اند از: شلوارهای کمربسته با کمر بلند، جلیقه‌های باز در بغل، لباس‌هایی با پشت باز یا برش پایین، ترکیب کت و لباس‌های پوست‌نما و استفاده از رنگ‌های پرانرژی و متضاد. طرح‌هایی که در مجموعه‌ی جدید ورساچه دیده شدند، نمودی از به‌هم ریختگی کنترل شده هستند: زیپ‌هایی که باز گذاشته شده‌اند، کمربندهایی که نیمه‌بسته‌اند و لبه‌های برش خورده و به عمد دوخته نشده. همه‌‌ی این‌ها در راستای «حسی از بی‌نظمی زیبا» طراحی شده‌اند.

کالکشن جدید ورساچه

عناصر نمادین ورساچه، مانند موتیف مدوسا، چهارخانه‌های براق یا المان‌های زنجیری، به‌طور تاکیدی در برخی قطعات دیده می‌شوند، اما نه به صورت مداوم در کل کالکشن. این انتخاب نشان‌دهنده‌ی اشاره به میراث بدون وابستگی کامل به آرشیو برند است.

جنس، بافت و پوشش ذهنی

ویتاله در طراحی لباس‌ها تلاش کرده است بین جذابیت بصری و احساس «زندگی روزمره» تعادل برقرار کند؛ یعنی لباس‌هایی که در عین شیک‌بودن، حس آیتمی مناسب تیپ روزمره دارند. منتقدان از این بابت کالکشن او را نوعی «بازسازی واقع‌گرایانه از زرق و برق» توصیف کرده‌اند.

کالکشن جدید ورساچه

بافت‌ها گوناگون هستند: ترکیبی از پارچه‌های براق، چرم نرم و جیر در دوخت طراحی‌ها به کار رفته است تا کنتراست در لمس و دید ایجاد شود. لایه‌پوشی (layering) نیز به عنوان ابزار طراحی در ظاهر مدل‌ها برجسته شده است.

حس و حال مؤثر، نه نمایشی

یکی از تفاوت‌های مهمی که بسیاری از تحلیل‌گران به آن اشاره کرده‌اند، حس و حال اجرا شده در این مجموعه است: نه صرفاً چشم‌گیر و نمایشی، بلکه لباس‌هایی با احساس واقعی‌تر. در برخی قطعات، اندام و برش‌ها طوری طراحی شده‌اند که لباس گویی در حال افتادن است، با شبیه‌سازی لحظه‌ای از برهنگی. اما برخلاف بعضی طراحی‌های دوره‌ی دوناتلا که اغلب این برهنگی را به صراحت به نمایش می‌گذاشتند، اینجا تلاش شده تا رابطه‌ای بین دیده شدن و پنهان کردن برقرار باشد.

کالکشن جدید ورساچه

جیانی ورساچه: بنیانگذار زبان بصری ورساچه

جیانی ورساچه در دهه‌های ۸۰ و ۹۰، با جرات استفاده از رنگ، تقارن، چاپ‌های بزرگ، تضاد قوی بین پارچه و بدن و تأکید بر جسارت جنسی شناخته می‌شد. او به خلق لباس‌هایی می‌پرداخت که هم زیبا بودند و هم در عین حال تحریک‌کننده و بی‌پروا. در بسیاری از طراحی‌های او ترکیب عناصر کلاسیک (مثل برش‌های مجسمه‌ای) با پوشش‌های مدرن و اغلب بدن‌نما دیده می‌شد.

کالکشن جدید ورساچه

وقتی ویتاله به آرشیو جیانی رجوع می‌کند، در واقع به منابع هویت بصری ورساچه بازمی‌گردد: رنگ زیاد، تعامل با بدن و تضادهای بصری پرانرژی. اما تفاوت این است که ویتاله نمی‌خواهد تقلیدی صرف انجام دهد، بلکه قصد دارد حس جیانی را بازسازی کند نه نسخه‌ی دقیق آن.

دوناتلا ورساچه: تجمل، نمایش و اغراق

دوناتلا ورساچه، پس از مرگ برادرش، به یکی از نمادهای بارز مد تجملی و زرق‌وبرق تبدیل شد. سبک او شامل لباس‌هایی با تأکید بر اعضای بدن، استفاده فراوان از کریستال، چاپ‌های پرزرق‌وبرق و طراحی‌هایی بود که بر صحنه و فرش قرمز تمرکز دارند. اغلب طراحی‌های او شبیه نمایشی هنری بودند.

کالکشن جدید ورساچه

در مقایسه، ویتاله ظاهراً با احتیاط بیشتری به سمت این تجملگرایی می‌رود. او الزامی به نمایش کامل ندارد؛ بلکه می‌خواهد نفوذ نگاه مخاطب را تحریک کند. او در نگاه اول ممکن است محافظه‌کارتر از دوناتلا به نظر برسد، اما تلاش دارد حس یک نسخه‌ی نو از زرق‌وبرق را در معیاری تازه بازسازی کند.

کالکشن جدید ورساچه

کالکشن جدید ورساچه

نقاط قوت این آغاز

وفاداری هوشمند به میراث برند

ویتاله نشان داده است که درک عمیقی از میراث ورساچه دارد و علاقه‌ای ندارد آن را انکار کند، اما در عین حال می‌خواهد آن را بازآفرینی کند نه بازتولید. این توازن مهم است که بتواند هم مخاطبان وفادار برند را راضی کند و هم راه را برای مخاطبان جدید باز کند.

کالکشن جدید ورساچه

توجه به ساختارهای پوشیدنی‌تر

برخلاف طراحی‌های صرفاً نمایشی، بسیاری از قطعات این مجموعه تلاش کرده‌اند حس پوشیدنی بودن داشته باشند، حتی اگر ابزاری برای القای لوکس بودن باشند. این به فروش تجاری و استفاده‌ی واقعی از محصولات برند در زندگی روزمره کمک می‌کند.

جذابیت احساسی و جسورانه

طراحی‌ها احساس شور و تنش ایجاد می‌کنند، مخاطب را دعوت می‌کنند چیزی بپوشد که ممکن است عجیب و حتی جنجالی به نظر برسد. این همان هیجان اولیه‌ای است که در تاریخ ورساچه هم دیده شده است.

فضاسازی نمایش و روایت داستانی

صحنه‌ی نمایش  ویتاله در Pinacoteca Ambrosiana، ویژگی‌هایی مانند تخت‌خواب به هم ریخته، اشیاء پراکنده و به هم ریختگی عمدی در فضا داشت و همه‌ی این‌ها نشان‌دهنده‌ی اراده‌ی روایت‌گرایانه است تا فقط نمایش مد. در نتیجه کالکشن به بخشی از تجربه تبدیل می‌شود نه مجموعه‌ای صرف از لباس‌ها.

چالش‌ها و نقدها

کالکشن جدید ورساچه

انتظارها از ورساچه بسیار بالاست؛ دوره‌ی دوناتلا بسیار موفق در اذهان باقی مانده است و بسیاری انتظار داشتند طراح جدید همان سطح از درخشش را ادامه دهد. وقتی طراحی جدید عمل محافظه‌کارانه‌تری انجام دهد، انتقاد از کم بودن زرق و برق به وجود می‌آید، همانطور که الان ویتاله درگیر این موضوع است.

کالکشن جدید ورساچه

آیا این شروع می‌تواند پایه‌ی یک تغییر موفق باشد؟

شروع داریو ویتاله برای ورساچه، هرچند پر ریسک است، اما می‌تواند فرصتی باشد برای بازتعریف هویت برند در دوران جدید. او موفق شده است به میراث برگردد بی آن که اسیر آن شود و نشان داده است تمایلی به تقلید صرف ندارد. نمی‌توان قضاوت قطعی کرد که این اولین کالکشن شاهکار است یا نه، اما قطعاً نقطه شروعی است جسورانه.



دیدگاه شما