اساسا استفاده از برخی عناصر، کمک شایانی به جذابیت دوچندان استایل شما میکند. یکی از عناصر جذابیت استایلهای مردانه، کراوات است. عرف جهانی استفاده از کراوات در مدارس و یا محیطهای رسمی و اداری است اما در کشور ما با توجه به برخی محدودیتها، استفاده از کراوات بیشتر به مجالس عروسی محدود میشود. اما گذشته از اینها تمرکز ما روی نحوه اثرگذاری این عنصر جذاب بر استایل یک مرد است. برای همین در این مطلب قصد داریم به سراغ مردان کراواتی و دوستداشتنی سینمای ایران میرویم. همانهایی که از بیننده دلبری میکردند و در یادها ماندگارند. با چی بپوشم همراه باشید.
امیر جدیدی / اژدها وارد میشود
زمستان سال 43، شورلت ايمپالاى نارنجى از قبرستان باستانى عبور کرده و به سمت كشتىِ به گل نشسته تخت گاز میرود. درون كشتى مردی قرار دارد که حلق آويز شده و خاطراتش روى ديوارهاى كشتى نقش بسته. اما سوال اینجاست که اين نوشته ها به كارآگاه بابک حفيظى چه كمکی خواهند كرد تا به راز سر به مهر این قبرستان پی ببرد؟
امیر جدیدی با ایفای نقش کاراکتر بابک حفیظی عجیب به دل مخاطب مینشیند. او از همان ابتدای ورودش به سینما تمام شاخصههای تبدیل شدن به یک سوپراستار را داشت. تناسب اندام و جذابیتهای بصری او در این فیلم نیز تاثیر خود را گذاشته اما چیزی که بیشترین درخشش را در استایل او دارد همان کراوات باریکِ تیره و طرحدارش است، همان که از او یک کارآگاه درجه یک ساخته است.
ناصر ملک مطیعی / هفده روز مانده به اعدام
ناصر پس از یک جروبحث با همسرش به بیرون خانه میرود. همسرش توسط کراوات ناصر خفه میشود و پلیس، ناصر را به اتهام قتل دستگیر میکند. اما تنها مدرک ناصر شهادت افرادی ست که در زمان حادثه، او را در نقاط مختلف شهر دیدهاند. البته در لحظه قتل همسرش، ساعت به زمین سقوط کرده و از کار میافتد. اما شاهدان یکی پس از دیگری به قتل میرسند. با این اتفاقات عجیب، پلیس به این نتیجه میرسد که ناصر قاتل نیست و دستگیری او از پایه اشتباه بوده است!
سال 57 که انقلاب شد، ناصر ملک مطیعی از قدیمیهای سینما به شمار میرفت. او در اواخر دهه 20 کار بازیگری را آغاز کرد و در میانه دهه 30 در فیلمی جنایی کاراکتر یک قربانی را بازی کرد. او البته یک قربانی خوشتیپ و خوشاستایل بود که هیچ گاه آراستگیاش قربانی چیزی نشد. در معدود قابهای رنگی که از فیلم موجود است، تصویر ملکمطیعی با یک استایل کاملا کلاسیک، صورت تراشیده و مدل موی محبوب آن روزها دیده میشود. ناصر ملک مطیعی را به دلیل ژانر فیلمهایی که بازی کرده کمتر میتوان با کراوات دید اما همین یک قاب کافیست تا او را در این لیست قرار دهیم.
نوید محمدزاده / سرخپوست
سرگرد جاهد قرار است بهزودی ترفیع بگیرد. این ترفیع نیز علتی به جز جدیت او در کار ندارد. نعمت جاهد در ابتدای فیلم با دردسر عجیبی روبرو میشود و بهدنبال پیدا کردن زندانی گمشده است، اما هرچه جلوتر میرویم، متوجه میشویم که با در آوردن لباس نظامی، مسیر فکری او دستخوش تغییرات شده و به تدریج دچار انقلابی درونی میشود.
این اثر به نوعی تجربه جدید سینمای ایران محسوب میشود. نیما جاویدی، کارگردان فیلم تا کنون نیز نشان داده که به قواعد سینما آشناست و این بار تیم بازیگریاش را به دهه 40 برده، جایی که نعمت جاهد با بازی نوید محمدزاده رئیس زندان است و مثل تمام کارمندان دولت در آن سالها از کراوات استفاده میکند. البته که استفاده از ساسبند، کمی او را متفاوتتر میکند اما شمایل محمدزاده در هیبت یک سرگرد جدی و منسجم همان چیزیست که در کارنامه کاری او جایش خالی بود. مردی که کراواتش هم به اندازه شخصیتش جدی بود.
شهاب حسینی / شهرزاد
داستان در همان حوالی اتفاقات 28 مرداد سال 32 و سرنگونی دولت محمد مصدق رقم میخورد. شهرزاد و فرهادی که روزنامهنگار است دل به هم بستند و میخواهند با هم ازدواج کنند. پدران این دو از نزدیکان مرد صاحب قدرت آن روزها به نام بزرگآقا (علی نصیریان) هستند. تغییر و تحولات ۲۸ مرداد، فرهاد را که دانشجوی ادبیات و از پیروان مسیر مصدق است، به اتهام قتل و توطئه علیه حکومت به لبه پرتگاه اعدام میبرد.
یکی از نکات بارز این سریال موفق نمایش خانگی، حضور شهاب حسینی با کاراکتر قباد دیوانسالار در این سریال است. او مختصات کلی یک جوان خوشتیپ دهه سی که در اسارت عشق شهرزاد، رقیب عشقی فرهاد شده را به تصویر میکشد. قباد به واسطه ارتباط با بزرگ آقا برای خود برو بیایی دارد و همواره با استایلی رسمی در نقاط مختلف دیده میشود. استفاده از کراواتهای کلاسیک که با کت و شلوارهایش هم هماهنگ هستند، عادت اوست و به جرات میتوان گفت که از دوستداشتنیترین کراواتیهایی است که در آثار ایرانی دیدهایم.
محمدرضا فروتن / کنعان
مرتضی با بازی محمدرضا فروتن از تصمیم جدایی مینا (ترانه علیدوستی) پس از ده سال دچار چالش میشود. مینا دانشجوی سابق او بوده و حالا تصمیم به مهاجرت گرفته و این ماجرا را با مادر مرتضی نیز در میان گذاشته است.
فیلم باوقار کنعان اثری ماندگار از سینمای دهه هشتاد است و میتوان گفت از آثار انگشت شمار و با کیفیت تولیدی در 20 سال اخیر سینمای ایران است. کاراکتر مرتضی، ماجرای مردیست که تصمیم همسرش، زندگی شخصی و کاریاش را دچار اختلال کرده ولی نگاه به شدت گیرایی دارد. علاوه بر آن، استایلش هم یکی از همان المانهاییست که او را با شنیدن اسم کنعان به یاد مخاطب میآورد. مرد خوشتیپ و خوشچهره کنعان که جسارت را در رنگ کراواتهایش هم میشد دید، مردی که خاصترین انتخاب لیست چندنفرهی ماست.
دیدگاه شما