با اکران فیلمی دیگر از فرانچایز «شیرشاه»، طرفداران این انیمیشن جذاب و کلاسیک به وجد آمدهاند. «موفاسا: شیرشاه» (Mufasa:The Lion King) یک لایو اکشن دراماتیک و موزیکال از فرانچایز «شیرشاه» است که چندی از اکران آن در سینماهای جهان میگذرد. در این فیلم، داستان زندگی موفاسا (پدر سیمبا)، گذشته او و چگونگی به قدرت رسیدنش روایت میشود. لایو اکشن انیمیشن، به فیلمهایی گفته میشود که داستان و شخصیتهای آنها از یک انیمیشن مشهور اقتباس شده، اما برای روایت داستان بهجای استفاده از انیمیشن، از بازیگران شبه واقعی، شکل واقعی حیوانات، محیطهای واقعی و جلوههای ویژه استفاده میشود. والتدیزنی بعد از لایو اکشنهای موفق «شیرشاه» ۲۰۱۹ و «کتاب جنگل» ۲۰۱۷، به سراغ اسپینآفی از انیمیشن کلاسیک «شیرشاه» ۱۹۹۴ رفته است
«موفاسا: شیرشاه» ما را به دوران جوانی موفاسا میبرد و چگونگی تبدیل شدن او به پادشاهی قدرتمند و عاقل را به تصویر میکشد و در آن از تکنیکهای پیشرفته انیمیشن استفاده شده تا دنیایی زیبا و واقعگرایانه را به تصویر بکشد. یکی از نکات کلیدی فیلم، بررسی رابطه پیچیده «موفاسا» با برادرش «اسکار» است که در نسخههای قبلی، به عنوان آنتاگونیست اصلی داستان شناخته میشد. در این فیلم، علت اصلی اختلافهای موفاسا و اسکار را متوجه میشویم.
اغلب صداپیشگان این فیلم هنرمندان مشهوری هستند که به شخصیتهای اصلی جان بخشیدهاند. برای مثال، «جیمز ارل جونز»، صداپیشه اصلی موفاسا از فیلم اصلی «شیرشاه» سال ۱۹۹۴ و لایو اکشن بازسازیشده سال ۲۰۱۹، به این فیلم نیز بازگشته و «بیانسه» خواننده مشهور آمریکایی نیز صداپیشگی «نالا» دوست دوران کودکی سیمبا را برعهده گرفته است.
این داستان به صورت فلاشبک روایت میشود. موفاسا را به عنوان یک شیر کوچک یتیم میبینیم که گم شده و تنهاست تا اینکه با یک شیر مهربان به نام تاکا – وارث یک خط سلطنتی – ملاقات میکند. این ملاقات تصادفی، باعث سفری هیجانانگیز و بزرگ گروهی فوقالعاده از حیوانات مختلف میشود که به دنبال سرنوشت خود هستند. تلاش برای رویارویی و فرار از یک دشمن تهدیدکننده و مرگبار باعث اتحاد بیشتر آنها میشود. در این فیلم، «بری جنکینز» (Barry Jenkins) کارگردان برنده جایزه اسکار، پیچیدگیهای داستان محبوب «شیرشاه» را بهخوبی توسعه داده است.
بری جنکینز در مصاحبهای با سایت کمپانی والتدیزنی، درباره فیلم «موفاسا: شیرشاه» صحبت کرده است که ترجمه آن را با هم میخوانیم:
*اولین بار که انیمیشن اصلی «شیرشاه» را دیدید، جذب کدام ویژگیاش شدید؟
– اواسط دهه ۹۰ میلادی که فیلم «شیرشاه» اصلی اکران شد، من چهارده، پانزده ساله بودم. آن روزها نگهداری از برادرزادههایم بر عهده من بود. نوارهای ویدیویی VHS توی بورس بود و من برای آرامکردن بچهها برایشان کارتون پخش میکردم. همیشه اولین گزینهشان «شیرشاه» ۱۹۹۴ بود.
اوایل فیلم را برایشان توی تلویزیون میگذاشتم تا ببینند. بعد از چند بار، خودم هم کنارشان نشستم و فیلم را تماشا کردم. اواسط فیلم، جایی که سیمبا باید بعد از مرگ پدرش «موفاسا» به او نزدیک شود، اوج فیلم بود. مرز میان مرگ و زندگی در میان اشکهای سیمبا یکی از تاثیرگذارترین سکانسهاییاست که در تاریخ انمیشنهای کلاسیک سراغ دارم. دیدن آن صحنه برای کودکان و همذاتپنداری آنها باعث میشد که به شدت احساساتی شوند. با اینحال آن سکانس بهقدری جادویی ساخته شده بود که دیدنش برای کودکان نامناسب نبود. یعنی بچهها صحنه مرگ را میدیدند، اما تصاویر به شکلی روانشناسانه طراحی شده بود و آسیبی به روان کودک نمیزد و اصطلاحاً امن بود. چنین سکانسهایی به کودک کمک میکند تا برخی از احساسات بسیار پیچیده را برای اولین بار پردازش کند و من جذب همین احساسات صادقانه جاری و ساری در فیلم شدم.
*پس میشود حدس زد که چرا سراغ «موفاسا» رفتید.
– سال ۲۰۲۰ به پروژه اضافه شدم و در این حدود ۲۵ یا ۲۶ سالی که از عمر فرانچایز «شیرشاه» گذشته بود، هیچ کس سراغ این ایده نرفته بود که اساساً موفاسا کیست؟ اسکار کیست؟ اختلافشان از کجا شروع شده است؟ در نوجوانی و جوانی چه بر دو برادر گذشته که یکی از آنها تصویر کاملاً ایدهآلی از خوبی، بزرگی، رهبری بزرگ و پدری عالی است و دیگری دقیقاً نقطه مقابل آن است.
وقتی فیلمنامه جف ناتانسون را خواندم، شگفتزده شدم که زندگی این شخصیتها چقدر میتواند پیچیدهتر باشد. یاد برادرزادههایم افتادم که این فیلم را تماشا میکردند و هنگام دیدن این شخصیتها چقدر احساساتی میشدند. حالا من فرصت داشتم تا احساسات پیچیده و عمیق را به روشی کاملاً جدید کاوش کنم.
*یاد جیمز ارل جونز فقید را هم در فیلم زنده کردید.
ـ جیمز ارل جونز قرار نبود بخشی از تولید فیلم ۲۰۲۴ باشد و هیچ دیالوگ جدیدی هم برای «موفاسا: شیرشاه» ضبط نکرد. سن او اجازه نمیداد در پروژه حضور داشته باشد. این فیلم میتوانست بدون قدردانی از بازیگر افسانهای، مشارکت او در فرنچایز یا مرگ او اتفاق بیفتد. در واقع، این ادای احترام برنامهریزی نشده بود. متاسفانه چند ماه پیش از اکران فیلم، جیمز در ماه سپتامبر در ۹۳ سالگی درگذشت و این موضوع ما را به فکر انداخت که از بخشی از صدای او در این فیلم استفاده کنیم.
*به نظر شما رمز ماندگاری داستان «شیرشاه» و استقبال جهانی از آن چیست؟
– فکر میکنم این موضوع به احساسات صادقانه فیلم انیمیشن «شیرشاه اصلی» و تئاتر موزیکال آن در برادوی برمیگردد. من قبل از اینکه پروژه موفاسا را آغاز کنم، تئاتر را ندیده بودم و در میانه کار دیدم. آن همه احساس جاری در یک نمایش برادوی، بینظیر است.
شاید بتوانم به ترکیب هماهنگ عناصر داستانی، تکنیکهای پیشرفته انیمیشن و پیامهای جهانی آن هم اشاره کنم. داستان «شیرشاه»، چرخه زندگی، مرگ و تولد دوباره را به شکلی دراماتیک روایت میکند و مفاهیمی چون مسئولیت، شجاعت، عشق و اهمیت خانواده را به نمایش میگذارد. شخصیتپردازی قوی، بهویژه شخصیتهای نمادین مانند سیمبا، موفاسا و اسکار به همراه موسیقی متن ماندگار و صحنههایی که در ذهن مخاطب حک شدهاند از جمله عواملی هستند که این داستان را در ذهن مخاطب ماندگار میکند. علاوه بر این، پیشرفتهای تکنولوژیکی در زمینه انیمیشنسازی، به ویژه در فیلم من و نسخه ۲۰۱۹، باعث شده تا دنیای «شیرشاه» واقعیتر به نظر برسد و نسلهای جدید نیز با این داستان ارتباط برقرار کنند.
از طرف دیگر صداقت «شیرشاه» در نحوه برخورد با شرایط انسانی، فیلم را از موانع زبانی عبور میدهد و آن را به یک تجربه احساسی منحصربهفرد در همه فرهنگها تبدیل میکند. علاوه بر این در این داستان، پیچیدگی عاطفی کودکان تحقیر و تمسخر نمی شود. این همان چیزی است که به داستان، قدرت ماندگاری داده است.
*فناوری ایجادشده برای «شیرشاه» ۲۰۱۹ هم به شما کمک کرد؟
– خب کار ما در واقع بر اساس لایو اکشن «شیرشاه» ۲۰۱۹ بود و اشتراکهای فراوانی با آن فیلم داشت. تمام انیماتورهایی که روی آن فیلم کار کرده بودند، روی این فیلم نیز کار کردند. بنابراین بسیاری از درسها و تجربیاتی که هنگام ساخت آن فیلم یاد گرفتند را توانستند در ساخت این فیلم هم به کار ببرند. برای من انتقال مفاهیم حسی فیلم مهم بود. هدف و کارم را روی داستان و شخصیتها متمرکز کردم و بخش فنی را به متخصصان سپردم و تنها روی آن نظارت کردم.
*از این تکنولوژی بیشتر صحبت کنید.
– تکنولوژی ساخت فیلم «شیرشاه» ۱۹۹۴ خیلی قدیمی و مبتنی بر انیمیشن دو بعدی بود. ما در «موفاسا: شیرشاه»، با بهرهگیری از پیشرفتهترین تکنولوژیهای انیمیشن رایانهای، دنیایی واقعگرایانه را به تصویر کشیدیم. در این فیلم با استفاده از روش انیمیشن فوتورئالیسمی، توانستیم جزئیات ظریف و پیچیدهای مانند بافت پوست، موهای حیوانات و انعکاس نور را با دقت بسیار بالایی شبیهسازی کنیم. سطح واقعگرایی بسیار بالاست و میتوانم بگویم که پیش از این در انیمیشنهای سینمایی دیده نشده بود. برای خلق تصاویر با کیفیت بالا و نورپردازی پیچیده، از موتورهای رندرینگ بسیار قدرتمند استفاده کردیم. برای طبیعیتر شدن حرکات شخصیتها، حرکات واقعی حیوانات را ضبط و آن را بر مدلهای سه بعدی اعمال کردیم.
چیزی که در این انیمشن لایو اکشن دوست داشتم این بود که ما همهچیز را در یک فضای سهبعدی مجازی ساختیم و سپس با دوربینهایمان وارد شدیم و به صورت زنده تصاویر را ضبط کردیم. یعنی به جای اینکه از قبل تعیین کنیم دوربین باید کجا باشد، میتوانستیم از نگاه شخصیتها به بقیه کاراکترها نزدیک شویم و از چشمان او بقیه را نگاه کنیم. در نهایت انیماتورها را به لباسهایی تجهیز کردیم تا واقعاً در صحنه به عنوان شیرها حرکت کنند و دوربین ما میتوانست به آن به صورت زنده پاسخ دهد. این موضوع به نحوه عکاسی فیلم و ضبط آن حیات بخشید.
*یکی از چیزهایی که هنگام دیدن تیتراژ توجهم را جلب کرد این بود: کارگردان اکشن: بری جنکینز.
– راستش وقتی فیلمنامه را میخواندم چنین چیزی را پیشبینی نمیکردم چون قسمت اکشن داستان، کلا چند خط از کل فیلمنامه بود، اما وقتی با تکنولوژی ساخت فیلم مواجه شدم، به ذهنم رسید که شاید بتوانیم این قسمت را پر و پیمانتر کنیم و هیجان فیلم را بالاتر ببریم.
به هر حال من با تماشای فیلمهای اکشنی بزرگ شدهام که کارگردانانی مثل «جان مک تیرنان»، «ریدلی اسکات»، «جیمز کامرون» اسطوره دیزنی، «یان دی بونت» و رنی هارلین کارگردانی کردهاند. فکر میکنم صحنههای اکشن در یک فیلم، زمانی بهترین کارکرد را دارد که شخصیت اصلی پر انگیزه باشد و این صحنهها در خدمت مضامین اصلی فیلم باشد. احساس میکنم در این فیلم، مجموعههای اکشن کاملاً در خدمت شخصیت است. تصور میکنم وظیفهام همین بوده که این مجموعهها را واقعاً با مضامین این فیلم و میراث فرنچایز هماهنگ کنم.
*چرا تماشاگران باید «موفاسا: شیرشاه» را روی پرده بزرگ ببینند؟
– فکر میکنم «شیرشاه» بخشی منحصربهفرد از فرهنگ جهانی است. فیلمهای بسیار کمی ساخته شده که این سطح از نفوذ را در زبانها و فرهنگهای مختلف داشته باشد. آنهایی که مثل من «شیرشاه» ۱۹۹۴ را در کودکی دیدهاند، حالا اغلب خودشان پدر و مادری میانسال هستند و دیدن فیلمی درباره زندگی «موفاسا» -قهرمان فیلم کودکیاشان- بعد از ۳۰ سال بر پرده سینما میتواند تجربه شگفتانگیزی باشد. به همین دلیل امیدوارم مردم به صورت دستهجمعی بیرون بروند و این فیلم را با هم تماشا کنند و آهنگهای جدید را یاد بگیرند و بخوانند.
ترجمه و تنظیم: جهانگیر شاهولد
لایو اکشن موفاسا را در فیلم نت تماشا کنید
بیشتر بخوانید
دیدگاه شما