مریم مومن را پیشتر و بیشتر با سریال «بانوی عمارت» میشناسیم که خب در آنجا و در آن سناریو او اصطلاحا یک شاهنقش داشت که با آن لباسهای پرطمطراق که قرار بود روایتگر داستانی در دل تاریخ باشد، فرصت عرض اندام داشت.
آن موقعیت و آن میزانسن و طراحی صحنه بیشتر از هر چیزی در خدمت زیباییست یعنی مریم مومن در جایی قرار گرفته بود که شکوه استایل و چهرهاش بیشتر از حد نرمال نشان داده میشد. بعدتر به مدد شبهای مافیا و رئالیتیهای این شکلی که تلاش دارند محدودیتهای پوشش زنان را با کلاه و پَر و الصاقیهای این چنینی تعدیل کنند، مومن باز هم در یک موقیعت نسبتا باشکوه قرار گرفت.
مشکل از جایی شروع شد که او آن شکوه نقشهایش را به صفحه شخصیاش منتقل کرد و چپ و راست استوریهایی گذاشت که در نمای نزدیک چهرهاش را نشان میداد. بعضا با فیلتر و گاه بدون فیلتر، آن چه که او در پیج شخصیاش نشان مخاطبش میدهد دائما در لباسهاییست که عمدتا شیک و عامدانه تجملیست، آرایش بعضا غلیظ موهای فر و همین میزانسن دائم از سمت او تکرار میشد. نمایش زیبایی چهره برای مومن تبدیل به نوعی از خودشیفتگی شده که در بلند مدت یک سوال را برای مخاطبش به وجود میآورد؛ خب که چی؟
دیدگاه شما