سال ۸۷ بود که برای استفاده از سایه صورتیرنگ مادرم حتی به اندازه یک نوک انگشت اشاره، ساعتها گریه کردهبودم. عروسی عمویم بود و دوست داشتم مثل باقی دخترهای مجلس ترگل و ورگل به نظر برسم. گریهها بالاخره جواب دادند و یک سایه صورتی جیغ را پشت پلکهایم مالیدم که با لباسم ست شود و دلبری کنم. الان اما روزی نیست که به سوزاندن عکسهای آن مراسم فکر نکنم!
اولین باری که تصویر زیر را در صفحه «علی ملیحی» دیدم شوکه شدم و با چشمهای از حدقه درآمده در دلم «یا خدااا»یی گفتم و متعجب ماندم. اما یکهو یاد همان عکسهای عتیقهام در عروسی افتادم و مدل آرایش و استایل خانم توی تصویر برایم منطقی و قابل باور شد.
بله، متاسفانه این تصویر هم حقیقت دارد. و بله، این خانم توی تصویر احتمالا یکی از خوشتیپترین و دلبرترین خانمهای آن روزها بوده. روزهایی که ابروها از مرحله نازک کردن هم گذر کردند و به مرحله تیغ زدن رسیدند. احتمالا خانمها در دهه ۸۰ دلشان میخواسته هرروز شکل جدیدی به ابروهایشان بدهند و متنوعتر بهنظر برسند. روزهایی که مانتوهای کوتاه عنصر اصلی خوشپوشی به حساب میآمدند و اصلا هرکسی مانتوی کوتاهتر و جذبتر میپوشید، کشته مردههای بیشتری داشت. و البته روزهایی که سایههای چشم سبز و آبی حرف اول را میزدند و رژلبهای براق و شدیدا نود به زیباتر شدن خانمها کمک میکردند. شلوار قد ۹۰؟ خیر، شلوارها باید بلند و گشاد میبودند؛ نه از این گشادهای بگی و ماماستایلی که امروز میپوشید. گشادهای راستهای که همهجایشان چین میخورد. قد شلوارها اینقدر بلند بودند که اکثرا مجبور میشدند پایین شلوار را تا بزنند تا پاچهها روی زمین کشیده نشوند. خلاصه که از زیباییهای استایلها در دهه ۸۰ هرچه بگویم، کم گفتم! اگر سنتان قد بدهد، حتما شما هم استایلی مشابه خانمی که در تصویر دیدید، داشتهاید. پس نیازی به توضیح بیشتر نیست.
عکسی که دیدید را مجید سعیدی سال ۱۳۸۵ در تهران گرفته و علی ملیحی آن را در صفحه توییترش منتشر کرده است.
دیدگاه شما