تقویم ورق خورده و حالا امشب مرد قصه ما شمع 73 سالگی رو فوت میکند. او که در میان تمام این سالها پناهگاه مطمئن هنر بوده و ترانههایش زمزمه چند نسل است. شهیار قنبری متولد ششم مرداد 1329 ترانهسرا و خواننده مشهور ایرانیست. او در دوران نوجوانی، فعالیت ادبی خود با نوشتن داستانهای کوتاه برای کودکان آغاز کرد. گاهی نیز شعر هم میسرود اما روزی فرا رسید که تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به لندن سفر کند اما پس از بازگشت به وطن کار اصلی شهیار تازه شروع شد و تصمیم گرفت به دل شعر و ترانه بزند.
شهیار در رویاهای پدر قرار بود که معمار شود اما تبدیل به یکی از بازیگران اصلی ترانه ایرانزمین شد. نخستین ترانههای او با عنوان «دیگه اشکم واسه من ناز میکنه» با آهنگسازی اسفندیار منفرد زاده و سپس «ستاره آی ستاره» با آهنگسازی پرویز اتابکی منتشر شدند. از شهیار قنبری به عنوان آغازگر موج نوی ترانه فارسی یاد میشود. «قصه دو ماهی» کاریست که به اذعان بزرگان ترانه ایران سرآغاز ترانه مدرن ماست و خودش در جایی این ترانه را به نوعی میلاد خود خطاب میکند.
شهیار در کارنامه درخشان خود با تاریخسازان موسیقی ایران همکاری داشته و به جرات میتوان گفت که جاودانگی کلماتش با ملودی اسفندیار منفردزاده و آواز فرهاد مهراد عجین شده کما اینکه موسیقی امریست به غایت سلیقهای! مثلثی که در پنج ترانه با هم همکاری داشتند و در ترانهای دیگر با نام «هفته خاکستری» ردپای واروژان به عنوان آهنگساز اثر نمایان است. اعتلای هنر در دهه 70 میلادی در سراسر دنیا، این سرزمین را هم بینصیب نگذاشته و احتمالا بیش از اندازه خوششانش بودهایم که شاهکارهای آن نسل را شنیدیم و به معنای واقعی کلمه حض بردیم.
در کلاسیکترین شکل ممکن
از دیگر ویژگیهای شهیار قنبری میتوان به سلیقهاش در انتخاب نوع لباس توجه داشت. گرچه که سیمای شهیار به خودی خود از نوعی گیرایی و جذبه ذاتی بهره میبرد به خصوص که حالت چشم و ابروهایش نقش ویژهای در این گیرایی بازی میکند. البته کت تک راهراه او زمینه را برای یک ژست کلاسیک و جذاب فراهم میکند.
جوانپسند، شیک و جذاب
بیست و دوم آبان سال 52؛ یک روز ویژه برای شهیار و داریوش. آن دو برای امضای صفحه «بوی خوب گندم» به بهانه انتشارش دریک نوارفروشی حاضر شدهاند. شهیار با خط ریش بلند مطابق ترند آن روزها جریان زندگی را پیش میبرده و اورکت چرمی هم مثل گیلاس روی کیک به تن او نشسته است.
تعهد به مدرنیسم در هر زمانی
شلوار گشاد و اور کت تنگ چرمی بر تن مردی که در یک نمای لانگشات، ژست دست به جیب گرفته و موهای نسبتا بلندش همراه مسیر باد شده. استایلی مدرن برای آن روزها که جوان اولِ ترانه در دهه پنجاه را بیش از پیش محبوب میکند. البته که نباید از رنگ سبز در این استایل غافل شد کمااینکه پیش تر هم از او چنین ترکیبی را دیده بودیم.
جسارت مثالزدنی در انتخاب لباس
اساسا رکن اصلی هر چهرهای را میتوان چشمها دانست و شهیار به خوبی از این ابزار در تصاویری که از او ثبت شده استفاده میکند. نگاه پر معنیِ عجیبن شده با پوشش فانتزی او شاید عجیبترین لحظه را از شهیار قنبری جوان ثبت کرده. ریسکپذیری و همینطور جسارت مثالزدنی او در برقرار هارمونی و ست کردن استایلهای متفاوت مردانه یکی از مواردیست که او را از همنسلیهایش متمایز میکند.
مشکی، ساده و به شدت مردانه
شهیار قنبری در جوانی هم نشان داده بود که از پوشیدن لباسهای بلند عبایی ندارد و در میانسالی هم به این رویه خود ادامه میدهد. او به نوعی سرسپرده نوعی از مردانگیست که در جامهای بلند، احساساتش را به مخاطبانش برساند. یکدست مشکیپوش در این سن و سال اما با همان نگاه همیشگی که ممکن است هر بینندهای را کمی در خود غرق کند. امضای کار شهیار همین پوشش منحصر به فرد اوست و انگار او از همان ابتدا به مسیر خود مومن بوده؛ مثل ترانههایش و صد البته مثل لباسهایش.
دیدگاه شما
آفرین برای اولین بارگفتم آفرین
درمملکت خودم ازچیزی خوشم آمد
وازخواندنش لذت بردم
خدا سلامتی بهش بده ولی من هرچی فکر میکنم این اقا رو نمی شناسم . یه اهنگ ازش پخش کنید لطفا
خدا سلامتی بهش بده ولی من هرچی فکر میکنم این اقا رو نمی شناسم .
فقط یکی از شعر ها ی او من را علاقمند کرد صدای فوق العاده و آهنگ. و شعر هم عالی بود تنها صداست که میماند
ماشاالله هرچه داده بیرون غوغا کرده
ایرااااانی!!!!
فلان شهر/
حیف از این قلم زیبا است که غلط املایی داشته باشد.لطفا ویراستاری فرمایید.