رژ لب قرمز، این ابزار کوچک اما پرنفوذ زیبایی، تاریخی طولانی و پیچیده دارد که همواره با قدرت، شور، اغواگری و حتی اعتراض گره خورده است. پیدایش و تحول استفاده از رژ قرمز، تنها به دنیای زیبایی محدود نمیشود؛ بلکه بازتابیست از نقش زنان در جوامع، هنجارهای زیبایی و تحولات فرهنگی و سیاسی. در ادامه، نگاهی دقیق و تاریخی میاندازیم به سیر تحول رژ قرمز، از باستان تا امروز. با ما همراه باشید.

پیدایش رژ قرمز: از تمدنهای باستانی تا قرون وسطی
بینالنهرین و مصر باستان (۵۰۰۰ ق.م تا ۱۰۰۰ ق.م):
استفاده از رنگ بر لبها به هزاران سال پیش بازمیگردد. در تمدن سومر زنان با خرد کردن سنگهای نیمهقیمتی مانند سِرمِسیت و اکسید آهن، پودرهایی رنگی میساختند تا بر لبهای خود بمالند.
در مصر باستان، زنان و مردان، بهویژه ملکههایی چون کلئوپاترا، از ترکیبی از سوسکهای قرمز لهشده (حاوی اسید کارمینی) و جلبکهای رنگی برای رنگآمیزی لبها استفاده میکردند. در آن زمان، رنگ قرمز نمادی از قدرت، الههگونگی و اتصال به عالم روحانی بود.

یونان و روم باستان:
در یونان باستان، آرایش لب گاهی به زنان کماعتبار نسبت داده میشد، اما در روم، زنانی از طبقه اشراف از رنگهایی چون قرمز و ارغوانی بر لبها استفاده میکردند. این رنگها گاه با زعفران، جیوه یا زرشک ترکیب میشدند.

رژ لب قرمز در قرون وسطی و رنسانس: ممنوعیت و بازگشت
قرون وسطی (۵۰۰ تا ۱۴۰۰ میلادی):
در دورهی سلطهی کلیسا در اروپا، استفاده از لوازم آرایشی نوعی فریب شیطانی قلمداد میشد. رژ لب قرمز، به طور ویژه نمادی از گناه و اغواگری تلقی میشد و زنان استفادهکننده از آن، خطر اتهام به جادوگری یا فریبندگی را به جان میخریدند.

دوره رنسانس (۱۴۰۰–۱۶۰۰):
با قدرت گرفتن دوبارهی فرهنگ و هنر، استفاده از آرایش هم احیا شد. الیزابت اول، ملکهی انگلستان، خود از ترکیبی از موم عسل و رنگدانههای قرمز استفاده میکرد و با صورت سفید و لبهای پررنگ، الگویی برای اشرافزادگان شد.

از قرن ۱۸ تا ۲۰: صنعتی شدن زیبایی
قرن نوزدهم:
در دوران ویکتوریایی، زنان محجبه و آبرومند رژ لب نمیزدند و استفاده از رژ قرمز، همچنان به بازیگران تئاتر یا زنان بهاصطلاح سبکسر نسبت داده میشد. با این حال، در خفا، بسیاری از زنان از رنگهای طبیعی چون چغندر، انار یا گل محمدی برای رنگآمیزی لبهایشان استفاده میکردند.
قرن بیستم – آغاز تولید صنعتی:
دهه ۱۹۱۰، نقطهی عطفی برای رژ لب بود. برندهایی چون «Guerlain» و «Elizabeth Arden» اولین رژهای قالبی را عرضه کردند. با ظهور ستارگان سینما در دهههای ۲۰ و ۳۰ (مثل کلارا بو و مارلنه دیتریش)، رژ لب قرمز تبدیل به نماد زنانگی جسور شد.
در جنگ جهانی دوم، رژ قرمز به نمادی از مقاومت زنان بدل شد. زنان با وجود کمبود منابع، همچنان رژ میزدند. چرچیل حتی دستور داد که تولید رژ متوقف نشود تا روحیهی زنان بالا بماند!
از فمینیسم تا فشن: قرمز بهمثابهی بیانیه
دهه ۵۰–۷۰:
با چهرههایی چون مرلین مونرو، لبهای قرمز دوباره درخشان شدند. در دهه ۶۰، موج دوم فمینیسم، گاهی رژ زدن را بهعنوان پیروی از ساختارهای مردسالارانه نقد میکرد. با این حال، برای بسیاری، رژ لب قرمز بیانیهای از قدرت زنانه بود.
دهه ۸۰ و بعد از آن:
با قدرت گرفتن فرهنگ پاپ و برندهای آرایشی جهانی، رژ قرمز در نسخههای مات، براق یا مایع به وفور عرضه شد. زنان رژ را نه برای خوشایند دیگری، بلکه برای احساس قدرت و اعتمادبهنفس خود میزدند.
در سالهای اخیر، چهرههایی چون ریانا، تیلور سویفت و حتی سیاستمدارانی مانند الکساندریا اوکاسیو-کورتز از رژ قرمز بهعنوان بخشی از هویت تصویری خود استفاده کردهاند.
طرز استفاده و فرهنگ مصرف رژ لب در دورانهای مختلف:
باستان: بیشتر بهصورت خمیر یا پودر، با ابزارهای ابتدایی یا انگشت.
قرون میانه و رنسانس: لایههای نازک روی لب، گاه با پارچه یا قلممو.
قرن بیستم: با قالب چرخان (رژ پیچی) که حمل و استفادهی آن را آسان کرد.
امروزه: بهصورت مداد، مایع، کرمی، مات یا براق، با قلممو، انگشت یا اپلیکاتور حرفهای.
رژ قرمز در شکارگاه: زینت زنانه یا بیانیهای از قدرت؟
در سریال «شکارگاه»، خودآرایی زنان و بهطور خاص، استفاده از رژ لب قرمز، صرفاً بخشی از زیبایی ظاهری نیست، بلکه ابزاری است که به کمک آن، هویت و جایگاه اجتماعی زنان بازنمایی میشود.
۱. پَری و رژ قرمز: همراه همیشگی زن باهوش
پری، یکی از زنان اصلی سریال، همواره رژ لب قرمز به همراه دارد. نه از سر تجمل، بلکه چون آن را بخشی از شخصیت و آماده بودن خود میداند. او حتی رژ لب قرمز را به گُلاب هدیه میدهد و این عمل را میتوان نوعی آیین زنانه تعبیر کرد، گویی دارد خواهرانه، زنی دیگر را به قدرت، جسارت و آگاهی از جذابیت خود دعوت میکند.

۲. گُلاب و رژ لب: از خامی به آگاهی
گلاب، زنی که در آغاز ساده و بیتجربه است، رژ لب قرمز را از پری میگیرد و بعدها در اولین قرار عاشقانهاش با بهادر، آن را به لب میزند. این رژ لب، در این لحظه، تنها رنگی روی لب نیست؛ بیانگر ورود او به مرحلهای تازه از بلوغ زنانه و بازی قدرت است. او با زدن رژ، آگاهانه یا ناآگاهانه، تصمیم میگیرد دیده شود، اثر بگذارد و بخشی از بازی بزرگتر باشد.

۳. خودآرایی زنان در شکارگاه: مقاومت در برابر فراموشی
در فضایی که اغلب مردانه، تهدیدآمیز و پر از خشونت پنهان است، خودآرایی زنان که بارها در لباسها، مدل مو و بهویژه در لبهای سرخشان جلوهگر میشود، به نوعی مقاومت نرم شباهت دارد. زنان سریال، با بزکدوزک و مراقبت از ظاهر، انگار میخواهند بگویند: «ما قربانی نیستیم. ما هنوز هستیم و تا زمانی که رژ لبمان را بزنیم، حضور داریم.»

جمعبندی
رژ لب قرمز فقط یک لوازم آرایشی نیست؛ نماد است. نماد قدرت، شور، عصیان، زنانگی و خودآرایی. از کلئوپاترا تا گلاب در «شکارگاه»، زنانی که رژ قرمز میزنند، به زبان بیکلام اما پرقدرتی سخن میگویند: «من دیده میشوم، من انتخاب میکنم، من هستم.»

در «شکارگاه»، رژ لب قرمز تبدیل به نشانهای چندلایه میشود: نماد آگاهی زنانه، ابزاری برای بیان هویت شخصی، نشانهای از بلوغ، تغییر و ورود به بازی قدرت و در نهایت، نوعی مقاومت نرم در برابر نادیدهانگاری. همانگونه که در تاریخ نیز رژ قرمز بارها نماد اعتراض، جسارت یا خوداظهاری زنان بوده، در «شکارگاه» نیز چنین کارکردی دارد: یک انتخاب آگاهانه برای برافروختن حضوری که نمیخواهد خاموش باشد.


دیدگاه شما