پس از برگزاری مراسم افتتاحیهی بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس در شب پنجشنبه، واکنشها و اظهارنظرهای فراوانی دربارهی این مراسم و همچنین کیفیت حضور کاروان ایران در شبکههای اجتماعی در گرفت.
اگرچه در سطح دنیا بیشتر دربارهی مراسم افتتاحیه و نمایشهای فرانسه صحبت میشد، در ایران طراحی لباس کاروان ایران سوژه کاربران شد. لباسی ساده و بدون طراحی خاصی که با کمترین نماد و المان ملی بر تن اعضای تیم نشست و در پاریس به نمایش درآمد.
انتقادها از این لباسها چنان زیاد بود که در دو برنامهی تلویزیونی رسانه ملی هم مجریها از این لباسها انتقاد کرده و آن را با لباس کادر درمان مقایسه کردند. آن هم در حالی که کشورهای دیگر بیشترین نمایش از داشتههای فرهنگی و هنریشان را در قالب لباس کاروان المپیک به نمایش گذاشته بودند.
انتقاد از لباس کاروان ایران اما نهایتا دو روز بعد از رژه با یک واکنش حمایتی مواجه شد. مهسا جاور از اعضای کاروان ایران و عضو تیم ملی قایقرانی ایران با انتشار یک ویدیو به حمایت از این لباس پرداخته و به منتقدان حمله کرد. آن بخش از صحبتهای جاور که بیش از همه مورد توجه و البته واکنش منفی کاربران قرار گرفته آنجایی است که او انتقادها از لباس کاروان ایران را نوعی «بیفرهنگی» میداند و با ابراز تاسف میگوید: «چرا باید اینقدر بیفرهنگی بینمان راحت رواج پیدا کند و اینقدر مسخره کردن و توهین کردن به بقیه برایمان خندهدار باشد!»
دامون قنبرزاده، روزنامه نگار و منتقد فیلم در اینباره نوشت: «این خانم که بعداً فهمیدم اسمش مهسا جاور است، ویدیویی در صفحهاش منتشر و سپس آن را پاک کرد که در آن از منتقدانِ لباسهای زشت و بدترکیبِ ورزشکاران المپیکی، گله و شکایت کرده بود که: «شما که از لباسهای ما انتقاد کردهاید، بیفرهنگی را رواج میدهید و…» از این حرفها. ایشان که گویا مدل آن برند ورزشی هم هستند و عکسشان در لباسِ بیریختِ این برند همه جا دیده میشود، به تریج قبایشان برخورد که چرا به ما گفتید لباسمان زشت است! کار دنیا برعکس شده! جای این که این خانم و باقی ورزشکاران المپیکی به خاطر این لباسِ بدترکیب و بدرنگ و زشت، به مسئولان شاکی شوند، از مردم شاکی شدهاند… ایشان البته کار را به همینجا هم خاتمه ندادند و مانند خیلی از آدمهای این مملکت که طی یک مظلومنمایی تاریخی فقط و فقط برای «ملت شریف ایران» کار میکنند و سختی میکشند، باز هم ادعا کردند که به خاطر ما سختی کشیدهاند و از خانواده دور افتادهاند و از این حرفها. یکی صدای من را به گوش ایشان برساند که: خانم! من اصلاً نماینده نمیخواهم. من نمایندهی خودم هستم. مدال بیاورید یا نیاورید، هیچچیزی در زندگی من تغییر نمیکند، در زندگی هیچکس تغییری ایجاد نمیکند. پس به خاطر ما سختی نکشید. یک خیاط وقتی لباس ما را میدوزد، پول میگیرد و منت هم نمیگذارد. شما هم برای کارتان پول میگیرید. تمام شد و رفت. صبح تا شب در همین کوچه و خیابانهای خودمان که نگاه کنید، دختران و پسران جوانی را میبینید که با کمترین امکانات، بهترین لباسها را پوشیدهاند و ست کردهاند. همین جوانها وقتی میبینند این ورزشکاران با چنان تیپ نافرمی در یک میدان جهانی شرکت کردهاند، حق دارند شاکی شوند. هیچ ایرادی هم ندارد؛ وقتی نادانی تا به این حد باشد، باید به آن تاخت. پس دوباره یک نفر صدای من را به گوش این خانم برساند: اول اینکه شما نمایندهی من نیستید و مدال بیاورید یا نیاورید به حال من فرقی نمیکند. دوم هم این که حقتان است همان لباسهای بنجل و بدترکیب را بپوشید. خلایق هر چه لایق.»
نظر شما در مورد این اظهار نظر چیه؟
دیدگاه شما