سریال در انتهای شب از معدود مجموعههایی است که توانسته در تکتک قسمتهای پخششده، مخاطبان را بهشدت تحت تأثیر قرار بدهد. یکی از جذابیتهای بسیار زیاد این سریال، حضور بازیگرانی است که به شخصیتها عمق دادهاند و در جانبخشی به آنها، سنگ تمام گذاشتهاند. البته طراحی لباس و گریم عالی هم به آنها امکان بهدستگرفتن ابتکار عمل را داده است. دو نقش مهم این سریال را هدی زینالعابدین و سحر گلدوست ایفا میکنند. در این مقاله به بررسی استایل هریک از این دو میپردازیم و مقایسهای میانشان صورت میدهیم. با ما همراه باشید.
هدی زینالعابدین؛ در نقش ماهرخ یا ماهی
زینالعابدین سالیان طولانی است که در سینما و تلویزیون مشغول بازی است. اما اخیراً با این سریال بیشتر از همیشه به چشم آمده و شناخته شده است. شاید اگر پارتنر یا بازیگر مقابل او پارسا پیروزفر نبود، این اثر از او هم آنچنان پرطرفدار نمیشد. در هرحال، هدی از عهده نقش بهخوبی برآمده و تصویری باورپذیر و عالی از شخصیت خود بهنمایش گذاشته است. او در نقش ماهی یا ماهرخ ظاهر شده است. زنی که تحصیلات هنری دارد، باجسارت و جذاب است و به خاطر عشق پرشوری که در جوانی به استادش داشته، بیمهابا به دل ازدواج زده و هر تاوانی را پرداخته است. اما در جایی از این رابطه به این نتیجه رسیده که باید طلاق بگیرد و داستانش را متفاوت از این زندگی پرگلایه پیش ببرد.
مقتدر و کنترلگر
ماهی شخصیتی کنترلگر دارد. نداشتن مادر و همراهی با همسری که حواسپرت است و تواناییهای رنگارنگی در مدیریت اوضاع ندارد، او را به چنین سطحی از کنشگری نسبت به مسائل مختلف زندگی زناشویی و… رسانده است. او همیشه در پذیرش مسئولیت پیشگام است و اوضاع را کنترل میکند. شاید نتیجه این کنترلها باعث تخریب زندگیاش شده باشد، اما او راه و رسم دیگری را بلد نیست یا دستکم تمرین نکرده است. این ویژگیها در استایلش هم دیده میشود. لباسهای او دارای برشها و نظم دقیقاند. کتهایی به تن دارد که او را چهارشانه و مسلط نشان میدهند. هم در محیط کار و هم در زمان حضورش در محضر، شاهد چنین پوششی از او هستیم. رنگهایی که انتخاب میکند هم در طیفی تیرهاند که باعث میشوند جدیتر بهنظر برسد.
ابرازکننده رده سنی خود
ماهی از همسرش کوچکتر است. این اختلاف سنی در زندگی مشترک، مدام رنگ باخته و حتی مسئولیتهای زیاد زن باعث شده که ظاهرش هم تحت تأثیر قرار بگیرد. برای مثال، در زمان زندگی با همسرش یعنی بهنام با بازی پارسا پیروزفر، موهایش را پر از تارهای سفید میبینیم. اما زمانی که جدا میشود، طور دیگری به استایل خود میرسد و سعی دارد با بازیابی ظاهرش در تناسب با سن واقعی خود، دوباره به خویشتن خویش بازگردد. او در صحنهای بعد از طلاق، موهایش را مِش کرده و به مدلی امروزی حالت داده است. ترندی شیک از استایلهای روز را هم به تن دارد. کتی کوتاه و اسپرت را با شلوار جین و شومیز جین کاغذی هماهنگ کرده است. رنگ شالش هم صورتی است و هارمونی فوقالعادهای با رنگهای دیگر استایلش دارد. او نشان میدهد که میداند روز و روزگار مدوفشن چطور میگذرد. ضمن اینکه خوشسلیقه است.
استفاده از عناصر مربوط به سطح طبقه فرهنگی خود
از هارمونی استایلینگ ماهی در صحنهای گفتیم که به بهانه سرزدن به بهنام بار دیگر خود را با استایل تازهاش در معرض دید او قرار میداد. یکی دیگر از ویژگیهای تیپ او در این سکانس، هارمونی رنگی لباسها بود. او هنر خوانده و نقاش بوده است. این موضوع بهخوبی در ستکردن رنگها و ترکیب استایلش دیده میشود. در واقع، باید بگوییم که سطح طبقه فرهنگی این شخصیت در طراحی لباسش بهخوبی در نظر گرفته شده است.
سحر گلدوست؛ در نقش ثریا
گلدوست بازیگر تازهنفسی است که پیشتر او را در فیلم قهرمان از اصغر فرهادی دیدیدم. در هردو اثر، گلدوست در نقش زنی از طبقات پایین اجتماعی بهلحاظ فرهنگی و اقتصادی قرار دارد. ثریا نام کاراکتری است که سحر به او در مجموعه در انتهای شب جان میدهد. او توانسته در باورپذیرکردن شخصیت خود برای مخاطب، بهشدت عالی عمل کند. اما تیپ و استایلش چه میگویند؟
سادگی امن
ثریا زن امنی است. حتی زمانی که با همسر ماهی وارد رابطه میشود، برای او تهدیدی جدی بهحساب نمیآید و باعث برانگیختن حس نفرت و حسادت زیاد ماهرخ نمیشود. او زنی سادهدل است که با محرومیتهای فراوان بزرگ شده و نهتنها روزگار که حتی تکتک کسانی که برایش عزیز بودهاند هم به او ظلم کردهاند. آخرینِ آنها هم بهنام است که با تصمیمات اشتباه و عجولانه، او را در رابطهای سرگردان میکند که نتیجهاش چیزی نیست، جز جدایی ثریا از جگرگوشهاش. در دیالوگی از کتکخوردنهایش از همسر سابق میگوید و ترسش از بازگوکردن ماجرا برای خانوادهاش. همه اینها یعنی با شخصی روبهرو هستیم که حق و بهره کمی از این دنیا برده است و همیشه تن به تسلیم داده است. اینها باعث شده که استایلی ساده در طراحی لباسش در نظر گرفته شود. او به هیچوجه جلب توجه نمیکند. همیشه آراسته و مرتب است؛ مانند تمام مادران سنتی و زنهایی در پس پردههای زندگی؛ جدی گرفتهنشده، تحت ظلم و تنها.
پرهیز از درخشش و جلب توجه
ثریا هیچوقت نقش اول زندگی کسی نبوده است؛ حتی خودش. در معدود دفعاتی که تصمیم به تغییر گرفته هم وجه جبار زندگی مانع از بروز او شده است. رابطهاش با بهنام نیمهکاره میماند، کودکش از او دور میشود. او هیچگاه به چشم نمیآید. در روزی که قرار است با بهنام ازدواج کند هم به خودش میرسد و سعی دارد، متفاوت باشد، اما باز هم درخششی در استایل او نمیبینیم. او سادگی و بیرنگی استایل را بهصورت نمودی از دیدهنشدن در بخشهای مختلف زندگیاش ابراز میکند.
محافظهکار و فاقد رنگ
ثریا از رنگهای دلمرده قهوهای، طوسی و کرم استفاده میکند. او به تیپ و ظاهرش آنچنان نمیرسد و این تاحدی در سطح اقتصادی و فرهنگیاش هم ریشه دارد. زنانی از این طبقات معمولاً دغدغهای به نام استایلینگ در زندگی ندارند. او زنی ساده است که رنگهای نه خیلی تیره و نه خیلی روشن استایلش نشان میدهند در موقعیتی خاکستری مانند هر انسان دیگری قرار دارد و چهرهای خطرناک و آسیبزننده در طول فیلم نیست.
در آخر
در انتهای شب چه اتفاقی میافتد؟ باید منتظر سپیده باشیم یا قرار است که به اعماق شب فرو برویم؟ باید قسمتهای دیگر این مجموعه را هم ببینیم تا بتوانیم به نتیجهگیری کاملی درباره این موضوع برسیم. طراحی لباس کاراکترهای این مجموعه از جمله ماهی و ثریا بسیار عالی است. نظر شما چیست؟
دیدگاه شما