صبحهنگام، در مترو یا کافیشاپ، چشممان به مانتوی خاصی میافتد که دیروز در یک ویدیوی وایرال هم دیده بودیم. گوشی را برمیداریم، وارد اینستاگرام میشویم و همان استایل در چند پست دیگر تکرار شده است. چند دقیقه بعد، خودمان را در حال جستوجو برای خرید آن لباس یا رنگ موی خاص مییابیم؛ بیآنکه دقیقاً بدانیم چرا.
مد و ترند تنها سبک پوشش یا آرایش نیستند؛ آنها بهنرمی وارد روان ما میشوند، انتخابهایمان را تغییر میدهند و حتی گاهی مرزهای هویتمان را جابهجا میکنند؛ اما پرسش اصلی اینجاست: چقدر این ترندها ذهن و احساسات ما را شکل میدهند؟ آیا ما آنچه را که واقعاً میخواهیم انتخاب میکنیم یا فقط به نسخهای از «بایدها» پاسخ میدهیم که از بیرون دیکته شدهاند؟
در این گزارش، با نگاهی از منظر روانشناسی، تلاش میکنیم لایههای پنهان تأثیر مد و ترند را بر روان افراد بررسی کنیم؛ و ببینیم چگونه میتوان در میان امواج پرسرعت ترندها، اصالت روانی و هویتی خود را حفظ کرد.

روانشناسی پشت مد و ترند
در نگاه نخست، مد و ترند مفاهیمی بهظاهر بیرونی و وابسته به ظاهر افراد بهنظر میرسند؛ اما از دیدگاه روانشناسان، این مفاهیم لایههای عمیقتری از روان انسان را درگیر میکنند. روانشناسی مد تنها دربارهی رنگ لباس یا مدل مو نیست، بلکه ناظر به فرایندهایی است که طی آن، افراد با انتخابها و ظاهر خود، پیامی دربارهی هویت، جایگاه اجتماعی و ارزشهای شخصیشان به دیگران مخابره میکنند.
از منظر علم روانشناسی، هویت فردی همواره در حال شکلگیری و بازتعریف است، بهویژه در نسل جوان که با طوفانی از ترندهای دیجیتال، فرهنگی و اجتماعی مواجهاند. در این میان، افراد برای یافتن جایگاه خود در اجتماع، گاهی ناگزیرند به ترندها تن دهند تا احساس تعلق و پذیرش بیشتری تجربه کنند. این مسئله باعث میشود که مرز میان «انتخاب شخصی» و «پاسخ به فشار جمعی» کمرنگ شود.
روانشناسان بهدرستی تاکید دارند که پیروی از ترندها، اگر آگاهانه نباشد، میتواند به ایجاد فشار روانی برای همسان شدن منجر شود؛ فشاری که در بلندمدت ممکن است فرد را از ارزشهای اصیل خود دور کند. از اینرو، مطالعهی تأثیرات مد و ترند، نه تنها از منظر فرهنگی بلکه از منظر روانی، ضرورتی انکارناپذیر برای درک بهتر رفتارهای نسل امروز است.
جنبه مثبت مد و ترند
مد و ترند در بُعد مثبت خود میتوانند نقش مؤثری در افزایش اعتماد به نفس ایفا کنند. زمانیکه فرد با جریانهای فرهنگی و اجتماعی روز هماهنگ میشود، احساس بهتری نسبت به ظاهر و جایگاه خود در جامعه پیدا میکند. این هماهنگی، بهویژه در موقعیتهایی مثل محیطهای کاری یا جمعهای دوستانه، میتواند حس پذیرش، مقبولیت و قدرت شخصی را تقویت کرده و منجر به تعاملات اجتماعی موفقتری شود.
از سوی دیگر، ترندها میتوانند به افراد کمک کنند تا احساس تعلق به یک نسل یا گروه خاص را تجربه کنند. پیروی از یک سبک خاص نهتنها نشانگر همسویی با یک هویت جمعی است، بلکه میتواند بستری برای بیان هویت فردی نیز فراهم آورد. وقتی افراد آگاهانه دست به انتخاب سبک میزنند، حتی در چهارچوب ترندهای رایج، در واقع از مد بهعنوان زبانی برای نمایش باورها، سلایق و شخصیت خود استفاده میکنند؛ و این موضوع در بسیاری از موارد، به تقویت حس خودشناسی و خودابرازی منجر میشود.

جنبه منفی مد و ترند
در سوی دیگر ماجرا، ترندها میتوانند منبعی از اضطراب و فشار روانی برای بسیاری از افراد باشند؛ بهویژه وقتی حس عقبماندن از موج مد شکل میگیرد. در دنیایی که سرعت تغییر سبکها بالا رفته و «نو بودن» تبدیل به ارزش شده است، برخی افراد مدام در تلاشاند خود را با آخرین ترندها هماهنگ نگه دارند. این تلاش، اگر از روی اضطراب و ترس از نادیده گرفتهشدن باشد، میتواند به تضعیف اعتماد به نفس و حتی احساس ناکافیبودن منجر شود.
شبکههای اجتماعی نیز این فشار را چند برابر میکنند. تصاویر و ویدیوهای بیوقفه از ظاهر، لباس و سبک زندگی دیگران، افراد را در معرض مقایسهی دائمی قرار میدهد. بسیاری بدون آنکه آگاه باشند، سبک زندگی و حتی تصمیمات مالی خود را بر پایهی انتظارات نانوشتهای بنا میگذارند که از این فضاها به آنها منتقل میشود. در نتیجه، هزینههای مالی بالا برای همقدمبودن با مد، بههمراه خستگی ذهنی ناشی از رقابت نابرابر و مقایسههای بیپایه، میتواند سلامت روانی را به چالش بکشد.
معرفی متخصصان معتبر برای کمک حرفهای
در مواجهه با تاثیرات پیچیده و گاه نامرئی مد و ترند بر روان، مشورت با روانشناسانی که تجربه، تخصص و رویکرد علمی دارند، میتواند مسیر بازگشت به تعادل روانی و هویتی را هموار کند. در ادامه، سه متخصص حرفهای را معرفی میکنیم که در حوزههای مختلف رواندرمانی فعالیت میکنند و میتوانند همراهی مطمئن در مسیر خودشناسی و سلامت روان باشند.
آقای سجاد خاکپور، مشاور فردی با رویکردی جامع و علمی، سالهاست در زمینه مشاوره نوجوان و بزرگسال فعالیت میکند. او تخصص ویژهای در درمان اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، حملات پانیک، وسواس، دوقطبی، ADHD بزرگسالان و اختلالات شخصیتی دارد. همچنین در زمینه حل تعارضات بین فردی، بهبود عزتنفس، مشاوره پیش از ازدواج و زوجدرمانی تجربه دارد. شرکت در دورههای تخصصی متعدد از جمله CBT، نوروفیدبک، و آشنایی با داروهای روانپزشکی، او را به مشاوری دقیق، تحلیلی و همدل تبدیل کرده است.
آقای سجاد سیفی، روانشناس بالینی و سکستراپیست با پروانه رسمی، در حوزه زوجدرمانی و درمان مسائل جنسی فعالیت تخصصی دارد. او مؤسس کلینیک روانشناسی التیام مایند است و دورههای حرفهای تربیت درمانگر را نیز تدریس میکند. تمرکز او بر درمانهای شناختیرفتاری (CBT) و رویکرد شفقتمحور، باعث شده تا مراجعهکنندگان در مواجهه با بحرانهایی مانند خیانت، طلاق، یا مشکلات صمیمیت، با درک و ابزارهای دقیقتری مسیر درمان را طی کنند. تخصص او در ترکیب تکنیکهای درمانی نوین و تحلیل دقیق مشکلات جنسی، رویکردی علمی و در عین حال انسانی را رقم زده است.
خانم زهره حاجیزاده، مشاور فردی با رویکردهای تخصصی CBT و DBT، دارای تجربهی عمیق در درمان نشخوارهای فکری، مشکلات خودتنظیمی، و چالشهای هویتی است. او با بهرهگیری از درمانهایی مانند اسکیما تراپی، پذیرش و تعهد (ACT)، و تکنیکهای ذهنآگاهی، کمک میکند تا افراد در مواجهه با فشارهای بیرونی مانند ترندها، به درک درستی از خود برسند و مرزهای روانیشان را بازسازی کنند. گذراندن دورههای حرفهای، از جمله تربیت زوجدرمانگر و مربیگری زندگی، او را به انتخابی مناسب برای افرادی تبدیل کرده است که به دنبال درمان عمیق و تغییر پایدار هستند.

جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم تا از زاویهای متفاوت، به موضوع تأثیر مد و ترند بر روان افراد بپردازیم؛ نه صرفاً بهعنوان پدیدهای بیرونی، بلکه بهعنوان نیرویی که میتواند ذهن، احساس و حتی هویت ما را شکل دهد یا به چالش بکشد. همانطور که دیدیم، مد و ترند هم میتوانند به رشد اعتمادبهنفس، بیان هویت و تعلق اجتماعی کمک کنند و هم ممکن است زمینهساز اضطراب، فشار مالی و ازخودبیگانگی شوند، بهویژه در نسل جوانی که میان اصالت و همرنگی در نوساناند.
در چنین شرایطی، بهرهگیری از نگاه تخصصی روانشناسانی که هم با دنیای امروز آشنا هستند و هم دانش علمی لازم را دارند، میتواند راه را برای انتخابهای آگاهانهتر و سلامت روانی پایدار هموار کند. اگر احساس میکنید فشارهای ناشی از ترندها یا مقایسههای شبکههای اجتماعی بر شما تاثیر گذاشته است، مراجعه به ۳ متخصص معرفی شده میتواند نقطه شروعی برای بازگشت به تعادل روانی و بازیابی احساس انتخابگری واقعی باشد.


دیدگاه شما